شفاعت و شکايت قرآن در قيامت درروايات و احاديث زيادي قضيه قرآن و شفاعت کردن آن از اهل خود و قرائت کنندگان وارد است.در حديث آمده است: مؤمني که قرآن را در حال جواني قرائت کند.قرآن با گوشت و خون او در آميزد و خداوند او را با سفراي نيکوکار قرار دهد و قرآن در قيامت پناه اوست و در محضر حق گويد:خداوندا هرعاملي اجر عملش را گرفت غير ازعامل به من؛پس بهترين عطاياي خود را به او برسان.پس خداي تعالي به او بپوشاند دو حله از حله هاي بهشتي و بر سر او تاج کرامت نهد.پس خطاب شود :آيا راضي شدي ؟

نويسنده:اعظم عاشوري

درروايات و احاديث زيادي قضيه قرآن و شفاعت کردن آن از اهل خود و قرائت کنندگان وارد است.در حديث آمده است:
مؤمني که قرآن را در حال جواني قرائت کند.قرآن با گوشت و خون او در آميزد و خداوند او را با سفراي نيکوکار قرار دهد و قرآن در قيامت پناه اوست و در محضر حق گويد:خداوندا هرعاملي اجر عملش را گرفت غير ازعامل به من؛پس بهترين عطاياي خود را به او برسان.پس خداي تعالي به او بپوشاند دو حله از حله هاي بهشتي و بر سر او تاج کرامت نهد.پس خطاب شود :آيا راضي شدي ؟قرآن عرض کند :من اميد بيشتر داشتم .پس امن و امان را به دست راست او دهند و خلد را به چپ،پس داخل بهشت شود وبه او گفته شود قرائت کن و مرتبه اي بالا بيا!پس به قران خطاب شود :آيا او را به مقام مطلوب اش رسانديم و تو راضي شدي؟عرض کند:آري.(1)
درجاي ديگر از حضرت رسول اکرم صل الله عليه و آله آمده است:«ان القرآن شافع مشفع؛(2)قرآن شفاعت کننده اي است که شفاعت پذيرفته مي شود.»
نکته ديگر اينکه حتي شفاعت حافظان و حاملان قرآن در مورد اعضاي خانواده اش پذيرفته مي شود.هم چنان که رسول اکرم صل الله عليه و آله فرمودند:
هر که قرآن بخواند تا حفظ شود ،خداوند او را به بهشت داخل خواهد کرد و شفاعتش را درباره ده تن از خانواده اش که آتش بر آن ها واجب شده ،مي پذيرد.(3)
ودرجاي ديگر رسول خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايد:
قرآن را فرا بگيريد که قرآن در روز قيامت نزد صاحبش ،يعني کسي که آن را ياد گرفته و بدان کار بسته ،در چهره جواني نيکو روي رنگ برگشته مي آيد،پس بدو مي گويد:من بودم آنکه تو را در شب بيدار نگاه مي داشتم ودر
روزها تو را تشنگي مي دادم و آب دهانت را خشک مي ساختم و اشکت را روان مي کردم.تا هر کجا باشي من با توأم .هر بازرگاني در پي تجارت خويش است و من امروز براي تو در پي بازرگاني و سودا گري ام.مژده درياب!که براي تو کرامتي از خداي عز وجل خواهد بود.پس تاجي آورند و بر سرش نهند و امان به دست راست او عطا شود و جاوداني در بهشت ها به دست چپ او وبه دوحله خلعت پوشانده شود ،سپس بدو گفته شود:بخوان قرآن را و بالا برو!پس هربار که آيه اي را قرائت کرد درجه اي بالا رود و پدر و مادرش اگر مؤمن باشند به دو حله خلعت پوشانده شوند .پس از آن به آنان گويند اين،پاداش شما که به فرزند خود قرآن آموختيد.(4)

شکايت قرآن در روز قيامت

متأسفانه در بسياري از جوامع مسلمان قرآن در زندگي آنان غايب و مهجور است.تا آنجا که حتي بسياري ،تلاوت و قرائت آن را هم به درستي نمي دانند ،تا چه رسد به مراحل بالاتر آن اعم از ترجمه ،تفسير ،تدبر و عمل به آن!
در کافي از امام صادق ( علیه السلام )روايت شده است که فرمود:
سه چيز است که به درگاه خدا عزو جل شکايت مي کند :مسجد ويراني که اهلش در آن نماز نمي خوانند؛دانايي ميان نادان ها و مصحفي که آويخته است و گرد بدان نشسته و آن را نمي خوانند.(5)
شهيد مطهري درباره مهجوريت قرآن چنين مي گويد:
ما امروز از اين نسل گله داريم که چرا با قرآن آشنا نيست؟چرا در مدرسه ها قرآن ياد نمي گيرند .حتي به دانشگاه هم که مي روند از خواندن قرآن عاجزند ؟
البته جاي تأسف است که اين طور است.بايد از خودمان بپرسيم ما تاکنون چه اقدامي در اين راه کرده ايم ؟آيا با همين فقه و شرعيات و قرآن که در مدارس است توقع داريم نسل جوان با قرآن آشنايي کامل داشته باشد؟!عجبا!که خود نسل قديم قرآن را متروک و مهجور کرده ،آن وقت از نسل جديد گله دارد که چرا با قرآن آشنا نيست.قرآن در ميان خود ما مهجور است و توقع داريم نسل جديد به قرآن نچسبد.اگر کسي علمش علم قرآن باشد .يعني در قرآن زياد تدبر کرده باشد ،تفسيرقرآن را کاملاًبداند ،اين آدم چقدر در ميان ما احترام دارد؟هيچ!ولي اگر کسي «کفايه»آخوند ملا کاظم خراساني را بداند يک شخص محترم و با شخصيتي شمرده مي شود .پس قرآن در ميان خود ما مهجور است و درنتيجه همين اعراض از قرآن است که به اين بدبختي و نکبت گرفتار شده ايم .ما مشمول شکايت رسول خدا صلي الله عليه و اله هستيم که به خدا شکايت مي کند:«يا رب ان قومي اتخذوا هذا القرآن مهجوراً؛پروردگارا قوم من اين قرآن را مهجور ساختند…»(فرقان:30)عجيب است که در حساس ترين نقاط ديني ما اگر کسي عمر خود را صرف قرآن کند،به هزارسختي و مشکل دچارشود.از نان،اززندگي و از شخصيت و احترام و از همه چيز مي افتد،ولي اگر عمر خود را صرف کتاب هايي از قبيل کفايه بکند،صاحب همه چيز مي شود .در نتيجه ،هزارها نفر پيدا مي شوند که کفايه را «چهارلا»بلدند،يعني خودش را بلدند ،رد کفايه را هم بلدند .رّد ردّ او را هم بلدند ،ردّ ردّ او را هم بلدند!ولي دو نفر پيدا نمي شود که قرآن را به درستي بداند !از هر کسي درباره يک آيه قرآن سؤال شود،مي گويد:بايد به تفاسير مراجعه شود.عجب تر اينکه اين نسل که با قرآن اين طور عمل کرده ،از نسل جديد توقع دارد که قرآن را بخواند و قرآن را بفهمد و به آن عمل کند!اگر نسل کهن از قرآن منحرف نشده بود ،قطعاً نسل جديد منحرف نمي شد ..!بالاخره ما کاري
کرده ايم که مشمول نفرين پيغمبر صل الله عليه و اله و قرآن شده ايم.رسول خدا صل الله عليه و آله درباره قرآن فرمود:«انه شافع مشفع و ما حل مصدق؛(6)يعني قرآن در نزد خدا و در پيشگاه حقيقت وساطت مي کند و پذيرفته مي شود و نسبت به بعضي که به او جفا کرده اند سعايت مي کند و مورد قبول واقع مي شود.»(7)
پس وظيفه ما است که قرآن ،اين کلام خداوند سبحان را از مهجوريت درآوريم و آن را پيشاپيش خود قرار دهيم و در زير سايه آن به هدف نهايي خلقت انسان که همان سعادت و کمال است ،برسيم.

پی نوشتها:

1-اصول کافي ،ج2،ص603.
2-بحارالانوار،ج2،ص20.
3-مجمع البيان،ج1،ص45.
4-انسان و قرآن،ص81-82.
5-اصول کافي ،ج2،ص426.
6-کافي،ج2،ص599.
7-استاد مطهري ،کتاب ده گفتار.

منبع:کتاب انس با قرآن

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

− 1 = 4