لغت ذنب با معانی گوناگونی به کار برده شده؛ اما به طور کلی معنی آن “گناه” است. اطلاق کلمه ی ذنب با عصمت رسول معظّم (صلی الله علیه و آله) منافات دارد به این دلیل که انبیاء کرام (علیه السلام) معصوم از خطا هستند. به همین خاطر، بسیاری از مفسّرین هر جا ذنب را معنی گناه گرفته اند، گفته اند آنجا که قرآن حکیم این لغت را به کار برده، مقصودش گناه امّت بوده است.

مقدمه:

خداوند در سوره ی فتح می فرماید: “لیغفرلک الله ما تقدم من ذنبک و ما تأخر”
بحث پیرامون معنای “ذنب” است که در این آیه به رسول الله (صلی الله علیه و آله) نسبت داده شده است.
نخستین معنای لفظ « ذنب» مربوط به امت است

لغت ذنب با معانی گوناگونی به کار برده شده؛ اما به طور کلی معنی آن “گناه” است. اطلاق کلمه ی ذنب با عصمت رسول معظّم (صلی الله علیه و آله) منافات دارد به این دلیل که انبیاء کرام (علیه السلام) معصوم از خطا هستند. به همین خاطر، بسیاری از مفسّرین هر جا ذنب را معنی گناه گرفته اند، گفته اند آنجا که قرآن حکیم این لغت را به کار برده، مقصودش گناه امّت بوده است.
پیشوای مفسران، اما فخر رازی در ذیل این آیه به گفتگو پرداخته و می فرماید: لم یکن لنبی ذنب فماذا یغفرله؟ (تفسیر کبیر، ج 28، ص 78) از آنجا که ذات مطهّر حضور اقدس (صلی الله علیه و آله) از گناه پاک است، سخن از بخشش برای چیست؟ اما فخر رازی خود جواب می دهد که مقصود از گناه، گناه اهل ایمان یعنی امّت آن حضرت (صلی الله علیه و آله) است. ( المراد ذنب المؤمنین)
مفسّر نامدار شیعه، علامه محمد حسین طباطبائی در تفسیر المیزان شرح داده است که معنی این آیه همان است که صاحب تفسیر قمی از جناب عمر بن یزید نقل کرده است که چون پیرامون این آیه از حضرت ابوعبدالله پرسیده ایشان فرمودند: ما کان له ذنب و لاهم به ذنب و لکن الله حمله ذنوب شیعته غفرلها. ( المیزان، ج 18، ص 270) برای ذات اقدس حضرت رسول ( صلی الله علیه و اله) نه امکان گناهی و نه احتمال گناهی می رود بلکه خدای تعالی گناهان امّت آن حضرت را به ایشان نسبت داده و می بخشد.
صاحب مجمع البیان فرموده است: ان المراد لیغفرلک ماتقدم من ذنب امتک و ما تأخّر بشفاعتک ( مجمع البیان، ج 5، ص 110) مقصود از این آیه این است که ای محبوب خدای تعالی! تمام گناهان امّت تو یپش ازین و پس ازین به وسیله ی شفاعت تو بخشوده خواهد شد. و سپس می فرماید: وحسنت اضافة ذنوب امته الیه للاتصال و السبب بینه و بین امته. نسبت دادن گناهان امت به آن حضرت از نکات بسیار زیبا و ظریف است؛ زیرا ارتباط و پیوستگی ژرفی بین رسول (صلی الله علیه و آله) و امّت ایشان است.
از این بحث ها نکته ای که به دست می آید این است که هر جا مفسران لغت ذنب را در این آیه به گناه معنی می کنند و آن را به حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) نسبت می دهند قطعاً منظورشان خود ایشان نیست بلکه مقصود از آن، گناه امّت است.

معنی دوم لغت ذنب

معنی دیگر ذنب “تابع بودن” است. برای نمونه، گفتار بعضی از بزرگان واژه شناسی را در زیر می آوریم:
1- صاحب المنجد می نویسد: ذنب، یذنب، ذنباً (ن)ای تبعه فلم یفارق اثره. پشت سر او آمد و اثر گام او را رها نکرد.
2- صاحب معجم الوسیط هم همین معنی را ارائه کرده است.
3- صاحب محیط المحیط فرموده است: “الذانب و الذنابة” التابع و اذناب الناس اتباعهم. ذانب و ذنابة یعنی پیرو- اذناب مردم یعنی کسانی که از آنها پیروی می کنند.
4- در لسان العرب، کتاب مستند زبان عربی، علامه ابن منظور هم یکی از معانی ذنب را تابع بودن نقل کرده است.
با توجه به معنی بالا، مفهوم آیه ی کرمیه این خواهد شد: ای محبوب! خدایتعالی به خاطر تو آن کس را که از تو پیروی کند خواه آنکه پیش از تو زندگی می کرده، خواه در دورانهای پس از تو بیاید، مورد بخشش قرار می دهد.

نکته ای لطیف:

در اینجا نکته ی تأمل و زیبا این است که خدایتعالی ارشاد فرموده است “لیغفرلک الله” تا که خدایتعالی به خاطر تو ببخشاید”. با این گفتار، بر این حقیقت مهر تأیید زده شده است که ای محبوب! هر کس که بخشوده شود به خاطر تو خواهد بود و هر کس مژده ی جانفزای شفاعت بشنود به خاطر وابستگی عاشقانه به تو آن را می شنود. گویی موجب شفاعت هر فرد از امّت، ارتباط و وابستگی محبت قلبی او نسبت به آقا و مولایش خواهد بود.

برطرف نمودن یک شبهه

پس از ارائه دو معنی کلمه ی “ذنبک” در آیه ی کریمه ی لازم است یک شبهه برطرف گردد. بعضی نادان ها که از ادب رسالت محمدی (صلی الله علیه و آله) آگاهی ندارند، از کلمه ی ذنب فقط معنی گناه را گرفته اند و معاذالله به ذات گرامی حضرت نسبت گناه می دهند. به این افراد دریده دهان که هیچ شرم و حیا ندارند باید گفت در اینجا منظور از ذنب به هیچ عنوان گناه آن حضرت نیست. به فرض محال برای یک لحظه هم که تسلیم این فکر شویم، گناه باقی نخواهد ماند؛ زیرا با توبه، مغفرت و بخشش به وجود می آید و به خاطر این بخشش و مغفرت، گناه پاک می شود و خاتمه می یابد. در حدیث آمده است که: التاءب من الذنب کمن لا ذنب له (سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1420، حدیث شماره 4250) کسی که از گناه توبه می کند گویا اصلاً گناهی مرتکب نشده است. به همان شکل حضور نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) نسبت به توبه این گونه آگاه بود که خدایتعالی ایشان را از وجود گناه از همان ابتدا مغفرت عطا فرموده است. به عبارت دیگر می توان گفت که گناهی مرتکب نشده اند تا مغفرت شامل حالشان شود و یا هنگامی که مغفرت پیش آمد وجود گناه نابود می شود. آنچه جای تأمل و اندیشه دارد این است که وقتی با وجود گناه هم به حضور نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) مغفرت عطا می شود آیا گناهی از ایشان سر خواهد زد؟ حتماً شائبه ی گناه هم در حیطه ی خیال نمی آید.
در آیه ی مذکور، خداوند به محبوب خویش می فرماید: ای محبوب من! توبه ی تو آن گونه است که وجود گناه هم به زندگی پاکیزه ی تو نزدیک نخواهد شد. به خاطر همین است که پیش از مغفرت، به تو خیر عطا فرموده است.
در آیه ی وَلَسَوفَ یُعطِیکَ رَبُّکَ فَترضَی {5/93) به آن حضرت مژده ی عطا و خشنودی ربانی داده می شود و با آیه ی وَللآخِرَةُ خَیرُ لَّکَ مِنَ الأُولیَ{4/93} برای آن حضرت (صلی الله علیه و آله) تا ابد عروج نگاشته شده است. به این ترتیب، از همان ابتدا ایشان را از گناهان پاک کرده و از طریق توبه و استغفار به قرب الهی رسانده و در آغوش رحمت خداوندی آرامش بخشیده است. اگر این را بپذیریم که می فرماید:”خداوند تو را از گناهان پیشین و پسین معاف خواهد فرمود.” با حقیقت سازگار نخواهد بود، زیرا عبارت “ماتاخر بر این گفته گواهی می دهد که برای آن ذات شریف گناهانی که ازین پس سر خواهد زد پیشاپیش بخشش تعیین گردیده است. این بخشودگی بر عدم گناه دلالت دارد و آن ذات مطهّر از ابتدا معصوم بوده است؛ لذا مسلمانانی که ایمانی پایدار دارند. بر این اعتقاد هستند که انبیاء کرام از انجام خطا معصوم اند.
این نکته قابل توجه است که خداوند که در سوره ی حجر، آیه ی 72، قسم “لَعَمرُک” می خورد بر محبوب خویش (صلی الله علیه و آله) در هر لحظه ای از زندگی قسم یاد می کند و این زمانی گواراست که دامن زندگی محبوب از آلودگی گناه که موجب هلاکت می شود پاک و مبرا باشد؛ زیرا کسی که بخشی از زندگی اش را گناه سیاه کرده، لایق قسم نیست. کسی لیاقت مورد قسم خوردن را دارد که تمام لحظات زندگی اش در نگاه خداوند سبحان پسندیده آید. بنابراین، قسم خوردن خداوند بزرگ به زندگی محبوبش بر این امر دلالت دارد که حضور نبی اکرم در تمام زندگی پر خیر و برکت از ابتدا تا انتها پاک و منزه و معصوم است. مطلب دیگر این است که خداوند صاحب عزّت از گناه بیزار و همواره نسبت به محبوب نیکی می کند. از این گفتار این گونه نتیجه گیری می شود که در بیان مفهوم آیه ی کریمه نسبت گناه دادن به حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) عقلاً و منطقاً درست نیست.

معنای سوّم ذنب

اما راغب اصفهانی “ذنب” را “از پشت شروع کردن” معنا کرده است و چون دم به پشت وصل شده، به آن ذنب می گویند. به اعتبار این معنی، ذنوب به اتهاماتی که نابجا پشت سر کسی زده می شود هم گفته می شود. بر همین اساس، معنی آیه ی لِیَغفِرلَکَ اللهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَ مَا تَأَخَّرَ{2/48} چنین خواهد شد: ای محبوب! این پیروزی بزرگ به این خاطر به دست آمد که تو را از تمام اتهاماتی که دشمنان تو در گذشته به تو زده اند یا در آینده به تو خواهند زد، محافظت نماید.

منبع مقاله: القادری، دکتر محمد طاهر، (1390)، عقیده شفاعت، سید عبدالحسین رئیس السادات، تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی- معاونت فرهنگی، چاپ اول

نویسنده: دکتر محمد طاهر القادری
مترجم: سید عبدالحسین رئیس السادات

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

95 − 91 =