امام محمد باقر (علیه السلام) پنجمین امام شیعیان، در سوم ماه صفر سال ۵۷ هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشودند.امام محمد باقر (علیه السلاام) پنجمین امام شیعیان، در سوم ماه صفر سال ۵۷ هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشودند و چهارمین بهار عمر خودشان را در کنار جد بزرگوارشان حسین بن علی (علیه السلاام) و پدرشان امام سجاد (علیه السلاام) سپری کردند. ایشان همانند پدر خود از وقایع سیاسی کربلا دور و در جوار پدر باقی ماندند تا اینکه هفتم ذی الحجه سال ۱۱۴ پس از هجرت در سن ۵۷ سالگی به شهادت رسیدند.
چرا امام پنجم را باقر لقب داده اند؟
حجتالاسلام و المسلمین مرتضی وافی سخنران و کارشناس مسائل دینی و قرآنی درباره معنای لقب امام باقر (علیه السلاام) به خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفت: باقر العلوم به معنای شکافنده علوم است. به گفته شیخ کلینی و جابر بن عبدالله انصاری تنها صحابی زنده پیامبر (ص)، در زمان امام باقر (علیه السلاام) روایت است که جابر عادت داشت در مسجد نشسته و صدا بزند: یا “باقرالعلم! یا باقرالعلم! “؛ اهل مدینه فکر میکردند جابر عقلش را از دست داده است. اما جابر به آنها اطمینان میداد که از پیامبر (ص) شنیده که به او سفارش کردهاست: «ای جابر! مردی از خانوادهام را دیدار خواهی کرد که همنام من است و از لحاظ شخصیت به من نزدیک است. او دانش را شکافته به عمق آن پی خواهد برد.»
در مورد نحوه دیدار جابر با محمد باقر، هم کلینی روایت میکند که روزی جابر از مقابل مکتب خانهای که در آن قرآن تدریس میشد، عبور میکرد که باقر را که هنوز کودکی بیش نبود در آنجا دید. به او نزدیک شد تا ببیند آیا ویژگیهایی که از زبان پیامبر شنیده را در او پیدا میکند. جابر با دیدن کودک نامش را میپرسد و پس از آنکه نشانههایی که از پیامبر شنیده در او میبیند سرش را بوسیده، سلام پیامبر (ص) را به او میرساند.
دوران امامت حضرت باقر (علیه السلاام)
دوران امامت امام محمد باقر (علیه السلاام) پس از درگذشت پدرشان امام سجاد (علیه السلاام)، از سال ۹۵ هجری قمری آغاز شد و به مدت نوزده سال ادامه داشت. باید در نظر داشت که یکی از اتفاقات مهم در دوران امامت ایشان انقراض حکومت امویان و سرکار آمدن خلافت عباسیان بود که سر منشأ مشاجرههای سیاسی و پیدایش مدعیانی مانند ابومسلم خراسانی بود. حضرت (علیه السلاام) ضمن آنکه رسالت ترویج تعالیم قرآنی به ویژه امامت و ولایت را داشتند، چون بعد از پدرشان یکی از شاهدان عینی واقعه کربلا بودند، جریان عاشورا را با پرچمداری حقانیت اسلام و اهل بیت (علیه السلاام) برای مردم روایت میکردند و پرده از ظلم و باطل بودن حکومت بنی امیه و عباسیان برمیداشتند.
نقش روایتگری امام باقر (علیه السلاام) پس از واقعه کربلا
حجت الاسلام و المسلمین مرتضی وافی سخنران و کارشناس مسائل دینی و قرآنی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان؛ درباره حضور و نقش امام محمد باقر (علیه السلاام) در واقعه عاشورا و روایتگری ایشان بعد از انقراض امویان گفت: یکی از امامانی که در پیکره واحد امامت و نور منسجم ولایت توانستند جریان علمی و فکری حکومت دینی و شیعی را به طور ویژهای دنبال و معارف ناب اسلام را در میان مسلمانان بیان کنند، امام محمد باقر (علیه السلاام) بود. ایشان توانستند پس از هم گسستگی مردم بعد از جریان عاشورا، زمینه گسترش تفکر دینی و معارف اسلامی را در پیکره محدود فرهنگی، بین شیعیان و اهل سنت فراهم کنند.
وی اظهار کرد: نام امام باقر (علیه السلاام) با اینکه در بسیاری از رخدادهای اسلامی حضور داشت، کمتر شنیده شده است؛ واقعه عاشورا نیز یکی از این رویدادهاست. حضرت سیدالشهدا (علیه السلاام) در آخرین جملات خود به امام سجاد (علیه السلاام) میفرمایند: «غیر از من و تو مردی در خیمهها نیست و زنده نمانده است.» این جمله امام نشان از حفظ امامت دارد. چرا که امام حسین (علیه السلاام) به دلیل همین حفظ امامت از ذریه خودشان اذن ورود امام زین العابدین (علیه السلاام) را به میدان ندادند و میشود گفت که حفظ و پنهان کردن امام باقر (علیه السلاام) نیز به همین سبب بوده است.
وی ادامه داد: البته باید در نظر داشت که امام باقر (علیه السلاام) در میان کودکان و فرزندان اهل بیت (علیه السلاام) حضور داشت؛ اما به دلیل حساسیت بالا، ظهور و نقش پررنگی را ایفا نکرد.
حجت الاسلام و المسلمین وافی با اشاره به اینکه امام باقر (علیه السلاام) روایتگر حادثه عاشورا بود، گفت: ما در اسناد تاریخی روایتهای بسیاری را از امام باقر (علیه السلاام) درباره جریان عاشورا داریم. ایشان اولین کسی بودند که از آمدن ذوالجناح به خیمهها خبر دادند و خطبههای وارده در کربلا را برای نسل آینده خود بیان کردند.
ایجاد محافل معرفتی و علمی در دوران امام باقر (علیه السلام)
این سخنران و کارشناس مسائل دینی و قرآنی، درباره نقش حضرت باقر در ایجاد محافل علمی و دینی در زمانه خود اظهار کرد: ایجاد محافل معرفتی و علمی پس از دوره انتقال حکومت بنی امیه به بنی عباس شکل گرفت. پس از جریان عاشورا در دوره امامت امام زین العابدین (علیه السلاام)، خفقان و اختلافاتی در جامعه شکل گرفت. حکومت بنی امیه پس از واقعه کربلا با خشونت جلوی نشر معارف شیعی را گرفت. اما امام باقر (علیه السلاام) فرصتی را ایجاد کرد تا حلقههای فکری معرفتی بنا شوند. البته یکی دیگر از مسائلی که باعث شد جامعه به سمت تشکیل محافل معرفتی برود، شهادت اصحاب امام حسین (علیه السلاام) بود؛ چرا که بیشترین یاران ایشان از محدثین و قاریان بودند که پس از شهادتشان جامعه با خلأ وجود عالمان روبرو شد. به همین سبب امام محمد باقر با تربیت شاگردان مکتب اهل بیت (علیه السلاام) به تبلیغ معارف اسلامی و روایتگری واقعه عاشورا پرداختند. باید در نظر داشت که نیمی از احادیث موجود امروز از سخنان امام باقر (علیه السلاام) است.
نحوه شهادت حضرت باقرالعلوم (علیه السلاام)
درباره علت و همچنین زمان مرگ امام پنجم تردید وجود دارد. بر اساس برخی روایات ایشان به وسیله ابراهیم بن ولید بن عبدالله، از نزدیکان هشام بن عبدالملک، مسموم شدند. بر اساس اقوال معروفتر اما، زید دیگری (یکی از پسر عموهای امام) بر سر ارثیهای با باقر (علیه السلاام) اختلاف پیدا کرده بود. آن دو توافق کردند تا نزد قاضی بروند. وقتی قاضی حق را به باقر داد، زید شکایتش را نزد هشام برد. شکایتهای زید خلیفه را برانگیخت تا هدیهای برای حاکم مدینه فرستاده از او بخواهد ارثیه مورد اختلاف را از باقر (علیه السلاام) گرفته برایش بفرستد. باقر (علیه السلاام) که گویا برای چنین وضعیتی خود را آماده کرده بود، صندوقی حاوی مدارک تقلبی را به حاکم مدینه داد. با این حال وقتی خلیفه صندوق را دریافت کرد، آن را به زید نشان داد و زید متوجه تقلبی بودن اسناد شد. بر طبق روایات شیعی خلیفه به زید زینی داد که با زهر آبدیده بود. زید تدارک لازم را دید تا زین به دست باقر (علیه السلاام) برسد. امام از آن استفاده کرده و بر اثر زهر آن از دنیا رفت. به گفته برخی منابع امام باقر در ۷ ذی الحجه سال ۱۱۴ پس از هجرت در سن ۵۷ به دستور هشام بن عبدالملک در مدینه مسموم شد و درگذشت. مزار امام محمد باقر در شهر مدینه در قبرستان بقیع و کنار سه امام دیگر شیعیان است. آرامگاه او بر خلاف بیشتر امامان شیعه هم اکنون گنبد و ضریح ندارد.
وصیت امام باقر (علیه السلاام) به فرزند و یارانش
کلینى به سند خود از امام صادق (علیه السلاام) نقل کرده است که فرمود: پدرم هر آنچه از کتب و سلاح و آثار و امانات انبیا در نزد خود داشت، برای من به ودیعت سپرد. پس، چون لحظه وفاتش فرا رسید به من گفت: چهار شاهد فرا بخوان. من چهار تن از قریش را دعوت کردم که یکى از آنان نافع مولاى عبد الله بن عمر بود.
پس به من فرمود: بنویس. این چیزى است که یعقوب فرزندانش را بدان وصیت کرد که اى فرزندانم خداوند دین را براى شما برگزید، پس نمیرید مگر آنکه تسلیم رضاى خداوند باشید. سپس فرمان داد که او را به جامهای که هر جمعه در آن نماز مى خواند، کفن کنند و عمامه اش را بر سرش بندند و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمین بلندتر قرار دهند و در موقع دفن بندهاى کفن او را باز کنند.
سپس، امام صادق (علیه السلاام) به پدر گفت: اى پدر! در این وصیت چه بود که بر آن شاهد طلب کردى؟ فرمود: پسرم! خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخیزند به این بهانه که به تو وصیت نکرده ام و مى خواستم بدین وسیله حجت و دلیلى براى تو قرار داده باشم. در حقیقت امام (علیه السلاام) مى خواست به این وسیله همگان بدانند که جعفر بن محمد (علیه السلاام)، وصى و جانشین و امام بعد از اوست. (منبع: کتاب سیره معصومان، ج. ۵، ص. ۴۵، نویسنده: سید محسن امین، ترجمه: على حجتى کرمانى).
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.