رجایی در آیینه روایت خود
به تهران كه آمدم در بازار آهن فروشها شاگرد آهن فروش شدم. مدتی هم دستفروشی كردم. آن روزها كورهپزخانههای اطراف تهران قابل دسترسی بودند. من و دوستم قابلمه و بادیه آلومینیومی میخریدیم و میبردیم به كارگران كورهپزخانهها میفروختیم و امرار معاش میكردیم. از زندان كه بیرون آمدم در تشكیلات انجمن اسلامی معلمان وارد شدم تا […]