حضرت معصومه (علیهاالسلام) از جهت شخصیت فردى و کمالات روحى در بین فرزندان امام کاظم (علیه السلام) بعد از برادرش، حضرت رضا (علیه السلام) والاترین رتبه را دارد. این درحالیست که بنابر مستندات رجالى فرزندان حضرت حداقل هجده تن بوده اند.

طى سالها تحقیق، کتابها و مقاله هاى متنوعى پیرامون زندگى حضرت فاطمه معصومه(علیهاالسلام) نگارش یافته است; اما عموم این نوشته ها برگرفته ازمطالبى است که به طور صریح در متون تاریخى و انساب ثبت شده است. این نوع استفاده از منابع موجب شده تا یافته هاى نویسندگان غالبا پیرامون سه محور ثابت(زمان تولد، سفر به قم و رحلت) متمرکز شود. به این دلیل گاه به برخى کتب پیرامون زندگى این بانوى بزرگوار برمى خوریم که از صدها صفحه تنها صفحات انگشت شمارى به بیان زندگى وى اختصاص یافته است و نویسندگان به ناچار مباحث مربوط به قم، کرامتها و … را بر مطالب خود افزوده اند.

حال آنکه به نظر مى رسد بارویکرد مجدد به موضوعات پیرامونى مى توان گستره تحقیق درباره زندگى فاطمه معصومه(علیهاالسلام) را وسیع تر کرد و دورنمایى هر چند ضعیف از شخصیت اخلاقى، تربیتى وعلمى وى فرا روى زائران این بانوى بزرگوار قرار داد. وسعت اطلاعاتى که بتواند در ترسیم این دورنما ما را یارى کند، زمانى نمودمى یابد که بدانیم غالب وقایع زندگى به دلیل وضوح و روز مره بودن مورد توجه قرار نگرفته و ثبت نشده اند. از این جمله اند: آداب تولد، خواندن اذان و اقامه، مراسم نامگذارى، تعلیم و تعلم، رفت و آمد به نزد پدر و برخوردهاى روزانه، حضوردر متن حوادث روزگار، ارتباط با برادران و خواهران، آداب معاشرت، حضور در جمع زنان و محافل علمى خصوصا که خانه هاى اهل بیت همواره محل رجوع نیازمندان از هرقسم (فکرى، علمى، مالى و حتى سیاسى) بود که بر طرف کردن آن نیازها دیگر اعضاى خاندان را نیز خواسته یا ناخواسته در متن حوادث قرار مى داد. بویژه که اغلب نیازهاى طرح شده توسط زنان به وسیله بانوان پاسخ داده مى شد. بنابراین با استفاده از روایات پیرامون عصر موسوى و رضوى مى توان از زندگى پدر، مادر، خواهران، برادرها و نقش وقایع در زندگى و افکار وى و … سخن گفت. مقاله حاضر بر این اساس و همین نوع اطلاعات به زوایاى ناگفته زندگى بانوى دو سرا مى پردازد.

در میان فرزندان امام کاظم(علیه السلام)کسى هم شاءن او نیست

فاطمه معصومه سلام الله از جهت شخصیت فردى و کمالات روحى در بین فرزندان موسى بن جعفر علیه السلام بعد از برادرش، على بن موسى الرضا علیه السلام در والاترین رتبه جاى دارد. این در حالى است که بنا بر مستندات رجالى فرزندان دختر امام کاظم علیه السلام حداقل هجده تن بوده اند و فاطمه در بین این همه بانوى مکرمه سرآمد بوده است. شیخ عباس قمى آنگاه که از دختران موسى بن جعفر علیه السلام سخن مى گوید، درباره فاطمه معصومه سلام الله علیها مى نویسد: «بر حسب آنچه به ما رسیده، افضل آنها سیده جلیله معظمه; فاطمه بنت امام موسى معروف به حضرت معصومه است ».

اما شیخ محمد تقى تسترى در «قاموس الرجال » پا را فراتر مى نهد و فضیلت وى رانه تنها در بین دختران; بلکه پسران حضرت غیر از امام رضا علیه السلام بى نظیر مى داند و مى نویسد: «در میان فرزندان امام کاظم علیه السلام با آن همه کثرتشان، بعد از امام رضا علیه السلام، کسى هم شاءن حضرت معصومه سلام الله علیها نیست ».

بى گمان این نحوه اظهارنظرها و نگرش به شخصیت فاطمه دختر موسى بن جعفر بربرداشتهایى استوار است که از متن روایات وارده از ائمه به دست آمده است; روایاتى که مقامهایى را براى فاطمه معصومه برشمرده اند مقامى که نظیر آن رابراى دیگر برادران و خواهران وى ذکر نکرده اند و به این ترتیب نام فاطمه معصومه علیها سلام را در شمار زنان برتر جهان قرار داده اند. از این روى لزوم تحقیق و تشریح پیرامون مراحل تربیت و مقامهاى معنوى و کمالات اخلاقى در حد ممکن دو چندان مى شود.

سر برترى شخصیت والاى معصومه بردیگر فرزندان

بدیهى است تاثیرشخصیت پدر و مادر در روح و جسم فرزندان را نمى توان انکار کرد. این ویژگى دروجود فاطمه معصومه (علیهاالسلام) نیز بروز یافت. او از هر دو طرف (پدر و مادر) فضایلى رابه ارث برد که تنها برادرش; على بن موسى الرضا(علیه السلام) آنها را به صورت کامل در خود جمع کرده بود و به نظر مى رسد بتوان سر برترى شخصیت والاى فاطمه معصومه(علیهاالسلام) بردیگر فرزندان حضرت موسى بن جعفر(علیه السلام) را در همین نکته یافت که فاطمه معصومه(علیهاالسلام) مانند برادرش از هر دو طرف پدر و مادر پاکیزه ترین خصال و ویژگیها را به ارث برد.

البته بانوان پاکیزه دیگرى نیز که افتخار همسرى موسى بن جعفر(علیه السلام) رایافتند، به فراخور حال خود قابل ستایشند; زیرا در شرایطى به خاندان امام کاظم(علیه السلام) پیوستند که وابستگى به این خاندان پیامدهاى احتمالى وخیمى را در پى داشت و علاوه بر فشارهاى اجتماعى و سیاسى، فقر اقتصادى عادى ترى روش حاکمان زمان علیه امام کاظم(علیه السلام) و خاندان پرشمارش بود. با این همه گویى «نجمه » ستاره زیباى بانوان موسى بن جعفر است که به سان پرفروغترین ستاره ها مى درخشد و به راستى که تمام فروغش را به دو پاکیزه گوهرش، على بن موسى الرضا(علیه السلام) و فاطمه معصومه(علیهاالسلام) منتقل کرد.

مطالعه سیره ائمه گواهى مى دهد که طهارت و پاکى مادر شرط اساسى براى گزینش مادران امامان بوده است و سعادتى که نصیب فاطمه معصومه(علیهاالسلام) شد این بود که مادرش، مادر على بن موسى الرضا(علیه السلام) نیز بود. لذا از هر نوع آلودگى در هراندازه اش به دور ماند. البته این به معناى تاثیر نداشتن تلاش و کوشش و تقواى الهى در وجود فاطمه معصومه(علیهاالسلام) نیست، بلکه علاوه بر همه شایستگى هاى فردى که دروجود خویش به وجود آورده بود، از این عوامل نیز به عنوان مکمل و پشتوانه ترقى و تکامل معنوى، اخلاقى و علمى سود مى برد. به نظر مى رسد براى پى بردن به نقش نجمه خاتون در تربیت فاطمه معصومه(علیهاالسلام) کافى است به شیوه انتخاب همسر از سوى امامان خصوصا امیرمومنان(علیه السلام) توجه کنیم; که به برادرش عقیل فرمود: انظر الى امراءه قدرتها الفحوله من العرب لاتزوجها فتلدلى غلاما فارسا. فقال له تزوج بام البنین الکلابیه، فانه لیس فى العرب اشجع من آبائها . برایم زنى از بانوان شجاع عرب انتخاب کن که فرزندى دلیر به دنیا آورد.

در جواب گفت با ام البنین کلابیه ازدواج کن که در عرب شجاعتر از پدرانش نیست. حاصل این ازدواج تولد چهار فرزند به سان شیر در شجاعت بود که تا لحظه آخرکنار امام حسین بن على علیهما السلام ماندند و جان خویش را نثار نمودند. مادر فاطمه معصومه(علیهاالسلام) نیز در روزگار خود بهترین زنان بود. از همین روى و براساس رویاى صادقانه اى که حمیده مادر امام کاظم(علیه السلام) دیده بود، نجمه را به عقدامام کاظم در آورد.

جلوه اى کامل از سیماى پرفروغ مادرش نجمه

حمیده خود بارها به امام کاظم(علیه السلام) درباره نجمه سفارش مى کرد و مى گفت: پسرم! نجمه بانویى است که هرگز بهتر از او ندیده ام. این چنین شخصیتى قابلیت داشت، بذر آسمانى را در جان پاکش پرورش دهد. چه گاه بذرهاى مردان صالح در مزبله هاى زنان ناشایست رشد مى یابند و دنیایى را بااعمال ننگین خویش به تباهى مى کشانند، اما جان پاک نجمه، بیست و پنج سال قبل امام رضا(علیه السلام) را با شرایط ویژه اى که طبیعتا مى توانست آثار خود را در تولدفاطمه(علیهاالسلام) نیز بر جاى گذارد، به دنیا آورده بود. نجمه از تولد رضا(علیه السلام) اینگونه یاد مى کرد: وقتى به فرزندم رضا(علیه السلام) حامله شدم، سنگینى حمل را احساس نمى کردم. هر وقت مى خوابیدم، صداى تسبیح و تهلیل و تحمید از درون رحم به گوشم مى رسید. از شنیدن صدا بیمناک مى شدم، بطورى که از خواب مى پریدم، اما تا بیدار مى شدم، دیگر آن صدا را نمى شنیدم. وقتى متولد شد،دستهایش را بر زمین گذاشت، سر به سوى آسمان برداشت و لبهایش را تکان داد. همسرم، موسى کاظم(علیه السلام) وقتى وارد شد فرمود: اى نجمه کرامت پروردگارت گوارایت باد. نکته جالب اینکه بعد از تولد رضا(علیه السلام) به نجمه خاتون لقب طاهره دادند که بى شک براى مولود بعدى یعنى معصومه(علیهاالسلام) مى توانست موثر باشد.

نطفه این روایت به آسمانى بودن انعقاد ائمه اشاره دارد که آسمانى بودن جایگاه پاک را نیز مى طلبد، تا در دوران قبل از تولد علاوه بر خصلتهاى کامل پدر،خصوصیات پاک مادرى را نیز به وى منتقل کند و لذا ادعاى گزافى نیست که بگوییم اگر على بن موسى الرضا(علیه السلام) آینه تمام نماى امام کاظم(علیه السلام) بود، فاطمه معصومه(علیهاالسلام) نیز جلوه اى تام و کامل از سیماى پرفروغ مادرش نجمه است.

پاسخ به یک شبهه

مرورى بر روایات نشان مى دهد که هنگام ورود مادران ائمه که غالبا از کشورهاى غیر اسلامى بودند، ذهنیتى وجود داشت مبنى بر اینکه چنین زنانى که سالها در دیار کفر بوده اند و جانشان با آیین کفر سیراب شده است،چگونه مى توانند قابلیت پرورش کودکانى را داشته باشند که نماینده آیین پاک تشیع اند!! البته هر یک از ائمه به مناسبتى به این پرسشهاى ناگفته پاسخ گفته اند. على(علیه السلام) درباره شهربانو فرمود: یا اباعبدالله لتلدن لک منها خیر اهل الارض. اى اباعبدالله براى تو از این زن بهترین اهل زمین متولد مى شود.

وبر اساس رویاى صادقه مژده ازدواج شهربانو را از پیامبر دریافت کرد. امام صادق(علیه السلام) درباره حمیده فرمود: حمیده مصفاه من الادناس لسبیله الذهب. مازالت الاملاک تحرسها حتى ادیت الى کرامه من الله لى و الحجه من بعدى. حمیده مانند شمش طلاى خالص از ناپاکى ها و ناخالصى ها پاک است به خاطر کرامتى که خدا نسبت به من و حجت پس از من عنایت فرمود. فرشتگان او را همواره نگهدارى کردند تا به من رسید.

رسول خدا(ص) در باره مادر امام جواد(علیه السلام) فرمود: «بابى ابن خیره الاماءالنوبیه الطیبه.» پدرم به فداى پسر برترین کنیزان که از اهالى توبه و پاک سرشت است. در روایت اخیر صریحا فرزند به مادر نسبت داده شده است که بر صدق ادعاى ما گواهى مى دهد. امام رضا(علیه السلام) درباره اش فرمود: «قد خلقت طاهره مطهره.» مادر این پسر پاکیزه آفریده شده است. امام جواد درباره سمانه فرمود: «ان اسمها سمانه وانها امه عارفه بحقى و هى من الجنه لا یقربها الشیطان ماردولاینالها کید جبار عنید و هى کانت بعین الله التى لاتنام ولاتخلف عن امهات الصدیقین والصالحین. » نامش سمانه و بانویى است که حق مرا مى شناسد. از بانوان بهشت است. شیطان سرکش به او نزدیک نمى شود و نیرنگ طاغوت کینه توز در او نفوذ نمى کند. همواره مورد لطف و مراقبت چشم بیدار خدا و از مادران صدیقان و صالحان چیزى کم ندارد. به هر حال قبل از دوران تولد شخصیت نجمه که از تولد امام رضا(علیه السلام) تا تولدمعصومه(علیهاالسلام) بیست و پنج سال به درازا کشید، توانست آثار عمیق خود را در فاطمه معصومه(علیهاالسلام) بر جاى گذارد و او را در بین دختران و حتى تمام پسران غیر از على بن موسى الرضا(علیه السلام) سرآمد کند.

حتى مهر فرزند نیز نمى توانست از عبادت بازش دارد

اعمالى که عموم بانوان اهل بیت هنگام تولد و پس از آن براى کودکانشان انجام مى دادند، برگرفته از توصیه هاى آسمانى همسرانشان بود که نمایندگان امین الهى در زمین به شمار مى رفتند. از این روى آنچه انجام مى دادند، به عنوان سیره عملى مى تواند بخشى از حیات دیگر فرزندان را که در هاله اى ازبى خبرى و فراموشى قرار گرفته اند، روشن سازد. این اعمال که از لحظه تولد آغازمى گشت، بارها توسط معصومین(علیه السلام) بیان شده اند اما از دوران هر یک تنها مواردى خاص نقل شده است. درباره نجمه که چگونه دو فرزندش را پرورش داد، نیز اخبارى بر جاى مانده است که البته با توجه به خفقان حاکم بدیهى است در حداقل ممکن باشد. امابا این فرض که شخصیت، معنویت و تقواى نجمه خاتون در طول این مدت ثابت و استوار بود، مى توان اعمال و سیره وى را هنگام تولد امام رضا(علیه السلام) نسبت به خواهرش نیز گسترش داد.

از جمله صفات پسندیده اى که نجمه همواره به آن متخلق بود، عبادت و مناجات با پروردگار است. وى آنچنان به عبادت عشق مى ورزید که حتى مهر فرزند نیز نمى توانست از عبادت بازش دارد. در آن ایام که به فرزندش شیر مى داد، روزى به بستگانش گفت: دایه اى بیابید که مرا در شیر دادن یارى کند. زنان از این خواهش شگفت زده شدند و پرسیدند آیا شیرت کم شده است؟ پاسخ شنیدندکه: لا اکذب والله ما نقص الدر ولکن على ورد من صلاتى وتسبیحى و قد نقص منذ ولدت. به خدا سوگند که دروغ نمى گویم; ولى ذکرهایى در نماز و تسبیح داشتم که اززمان تولد فرزندم از آنها کم شده است.

چنین رفتارها و اعمالى مى توانست پاکیزه ترین و بهترین تاثیر را در فرزند برجاى گذارد; چه کودکى که جانش به همراه قطره قطره شیر مادر با اذکار الهى سیراب مى شود، به والاترین جایگاه معنوى دست خواهد یافت. کودکى که اینچنین مراحل تکامل را پیمود، آینده اى درخشان نیز داشت. فاطمه(علیهاالسلام) با تکیه بر چنین پشتوانه اى توانست به مراحل عالى علم و معرفت دست یابد و به یگانه دوران خویش مبدل شود.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

27 − 22 =