امام حسن مجتبى ‏عليه ‏السلام ، شبيه‏ترين فرد به جدش بود؛ همانند او خوش خلق و خوش سيما بود و بزرگى و آقايى را از او به ارث برده بود. هنگامى كه از او سخن به ميان مى‏آمد، اصحاب مى‏گفتند: اگر مى‏خواهيد به شبيه پيامبر نظاره كنيد، به امام حسن‏ عليه ‏السلام نگاه كنيد.1

در امام، سيماى انبيا و شكوه پادشاهان، جمع شده بود.

**

امام حسن‏ عليه‏ السلام ، در سيرت و راه و روش بندگى نيز همانند رسول خدا صلى ‏الله‏ عليه‏ و آله بود.

پيامبرصلى ‏الله ‏عليه‏ وآله درباره وى چنين فرمود:

او هديه پروردگار جهانيان به من است. او آثار مرا به مردم مى‏شناساند و سنت مرا احيا مى‏كند و كارهاى من، در او متبلور مى‏گردد و خدا به او نظر رحمت مى‏كند و بعد فرمود: خدا رحمت كند كسى را كه اين گونه او را بشناسد و به خاطر من، به او نيكى كند و به او احترام بگذارد.2

امام سجادعليه‏ السلام فرمود:

امام حسن ‏عليه ‏السلام در زمان خودش، عابدترين، زاهدترين و برترين انسان‏ها بود. او حج را با پاى پياده و گاهى با پاى برهنه انجام مى‏داد؛ وقتى از قبر، مرگ، قيامت، حشر و نشر و عبور از صراط ياد مى‏شد، گريان مى‏شد و هنگامى كه از عرضه اعمال بر خداوند متعال، سخن به ميان مى‏آمد، غش مى‏كرد. او وقتى در مقابل خدا به نماز مى‏ايستاد، دست و پايش لرزان مى‏شد و زمانى كه از بهشت و جهنم صحبت مى‏شد، مضطرب و نگران مى‏گشت و از خدا خواستار بهشت مى‏گرديد و از آتش جهنم، به خدا پناه مى‏برد. هنگام خواندن قرآن، وقتى به آياتى مى‏رسيد كه خطاب به مؤمنان بودند، مى‏گفت: «لبيك اللهم لبيك؛خدايا! سر تا پا گوشم و مطيع هستم. امام چهارم اضافه مى‏كند كه او هيچ وقت، از ياد خدا غافل نمى‏شد و در همه حال، به ياد او بود.

امام حسن‏ عليه‏ السلام ، بعد از نماز صبح در جايش مى‏ نشست و مشغول ذكر و تعقيبات مى‏شد تا آفتاب طلوع كند3
هنگامى كه وى به رختخواب مى‏ رفت، سوره كهف را تلاوت مى‏ كرد.
او هنگام ورود به مسجد، آداب مسجد را به طور كامل انجام مى‏ داد و وقتى به درب مسجد مى‏ رسيد، سرش را بلند كرده، مى‏ فرمود: خدايا! ميهمانت مقابل خانه‏ات ايستاده، اى احسان كننده! گنهگار به پيشگاه تو آمده؛ پس از گناهان و زشتى ‏هاى من، به زيبايى خودت، در گذر؛ اى بزرگوار!4
وى بارها مى‏ فرمود: اهل مسجد، زائران خدا هستند و بر خداست كه به زائرانش هديه بدهد.5

**

امام حسن‏ عليه‏ السلام ، حليم و بردبار و بزرگوار و سخاوتمند بود. سعه صدر او از همه مردم بيشتر بود و از نظر اخلاقى، معتدل‏ترين انسان‏ها بود.
در حالات او چنين آمده است: بخشنده و بزرگوار بود و هيچ مسائلى را رد نمى‏ كرد و هيچ اميدوارى را نااميد نمى ‏گردانيد.6
امام سجاد عليه ‏السلام فرمود: او را ستگوترين مردم و فصيح‏ترين آنان بود.7
هنگامى كه سائلى نزد او مى ‏آمد، مى‏ فرمود: حاجت تو برآورده شده است و فورى به او پاسخ مثبت مى ‏داد و مى ‏فرمود: مى‏ ترسم خدا از من در مورد مدت زمانى كه وى روبه رويم خاضعانه ايستاده و معطل مانده، سئوال كند.8
پيامبر صلى‏ الله ‏عليه ‏و آله درباره امام فرمود: من بردبارى و آقايى خود را به او هديه دادم و به حسين، سخاوت و شجاعتم را دادم.
در سيره او چنين آمده است: او طورى به امام حسين احترام مى‏ كرد كه گويى امام حسين‏ عليه ‏السلام از او بزرگ‏تر است.9
روزى يكى از اصحاب پيامبر گفت: فقر نزد من، از ثروت محبوب‏تر است و بيمارى را از سلامتى بيشتر دوست دارم.
امام حسن‏ عليه ‏السلام در جواب او فرمود: خدا تو را رحمت كند؛ ولى من مى‏ گويم: كسى كه به گزينش خدا براى خود اعتماد و اطمينان داشته باشد، هيچ وقت حالتى غير از حالتى را كه خدا براى او برگزيده، آرزو نمى ‏كند و اين، همان راضى به رضاى الهى بودن است.

پى‏ نوشتها:

1.المعجم الكبير، ج‏3، ص‏24.
2. صدوق، الخصال، ص‏77، ج‏123
3. ملحقات احقاق الحق، ج‏11، ص‏113.
4. مجلسى، بحارالانوار، ج‏43، ص‏339.
5. ديلمى، ارشاد القلوب، ص‏72.
6. همان، ج‏25.
7. بحارالانوار، ج‏43، ص‏231.
8. چهل حديث، سيره حسنى، ج‏36.
9. موسوعه كلمات الامام الحسن‏ عليه ‏السلام ، ص‏40، ج‏29

محمود شریفی

منبع:آیینه رشد

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

− 2 = 3