آيات قرآن پيرامون ظهور حضرت مهدي(عليه‌السلام) « وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ؛ و اين [خدا پرستي و امامت خلق] را در ذريه و نسل‌هاي بعد از خودش كلمه پاينده قرار داد تا شايد [به سوي خدا] باز گردند.» [59]

خصوصيات حضرت مهدي(عليه‌السلام)

• از نسل امام حسين(عليه‌السلام) است

جابربن يزيد جُعفي مي‌گويد: پيرامون اين آيه از امام باقر(عليه‌السلام) پرسيدم؟ يابن رسول الله (صلي الله عليه و آله) گروهي مي‌گويند: خداي تبارك و تعالي امامت را در فرزندان امام حسن (عليه‌السلام) قرار داده‌ نه امام حسين(عليه‌السلام)؟ حضرت فرمودند: به خدا سوگند آن‌ها دروغ مي‌گويند: آيا نشنيده‌اند كه خداي تعالي مي‌فرمايد: « وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ » كه معناي آيه اين است: آيا آن [امامت] را جز در فرزندان حسين(عليه‌السلام) قرار داد.؟[60]
در كتاب شريف كمال الدين مرحوم صدوق(ره) روايت است كه اميرالمؤمنين (عليه‌السلام) خطاب به امام حسين(عليه‌السلام) فرمودند: اي حسين! نهمين فرزند تو قائم به حق است. او آشكار كننده دين و گستراننده عدل است.[61]
شايان ذكر است پيرامون اين مطلب كه امام زمان(عليه‌السلام) فرزند امام حسين(عليه‌السلام) است 308 روايت نقل شده.[62]

• زمين به نورش روشن مي‌شود

«وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا ؛ و زمين به نور پروردگارش روشن مي‌شود»[63]
علي بن ابراهيم در تفسير خود از امام صادق(عليه‌السلام) درباره اين آيه نقل مي‌كند كه حضرت فرمودند: پروردگار زمين يعني امام زمين، عرض كردم: هرگاه ظهور كند چه مي‌شود؟ فرمودند: در آن صورت مردم از نور آفتاب و نور ماه بي‌نياز مي‌شوند و به نور امام اكتفا مي‌كنند.[64]
در آيه 35 سوره نور نيز به اين معنا اشاره شده و از وجود پر بركت حضرت مهدي(عليه‌ السلام) به «نور» تعبير شده، آنجا كه اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) درباره آيه «يَهدي الله بنوره من يشاء»[65] فرمودند: مراد از نوري كه خداوند به وسيله آن هر كه را بخوهد هدايت مي‌كند «مهدي» است.[66]
همچنين اين معناي روشنگري و فروزان بودن در آيه دوم سوره «ليل» به [امام زمان (عليه‌السلام) تأويل گرديده آنجا كه خداوند مي‌فرمايد: «والنهار اذا تجلّي؛[67] قسم به روز هنگاميكه عالم را به ظهور خود روشن مي‌سازد.»
و شايد مراد از اين آيات آن است كه خورشيد وجود حضرت مهدي(عليه‌السلام) از پشت ابر غيبت بيرون مي‌آيد و مردم از بركات وجودي او، و حتي از ديدار رخ زيباي او بهره‌مند مي‌گردند، و عالميان چنان شيفته و دلباخته او ‌شوند كه از تمام زيبايي‌ها و دلربائي‌هاي دنيا بي‌نياز ‌گردند و زمين به نور معرفت و عشق به بقية الله(عليه‌السلام) روشن مي‌شود.

• نعمت باطني خدا

«وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً ؛ [خداوند] نعمت‌هاي ظاهري و باطني خود را به طور فراوان بر شما ارزاني داشته».[68]
ابن بابويه نقل مي‌كند كه از حضرت موسي بن جعفر (عليهماالسلام) درباره اين آيه سؤال شد، آن حضرت فرمودند: نعمت ظاهري امام ظاهر است، و نعمت باطني امام غايب مي‌باشد، به آن جناب عرضه شد: آيا در امامان كسي هست كه غايب شود؟ امام فرمودند: آري! امامي كه از ديدگان مردم غايب مي‌شود، ولي ياد او از دل‌هاي مؤمنين غايب نمي‌گردد حجت دوازدهم است.[69]

• حقيقتي انكار ناپذير

« وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ ؛ سوگند به آسمان كه داراي برج‌هاي باعظمت است.»
ابن عباس نقل مي‌كند، كه پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) فرمودند: ذكر خداوند عزوجل عبادت است، و ياد من و ياد علي(عليه‌السلام) هم عبادت است، و ياد اماماني كه فرزند علي (عليه‌السلام) هستند عبادت است، قسم به آن خدايي كه مرا به نبوت برانگيخت و بهترين مخلوقات قرار داد، وصي من بهترين اوصياء و او حجّت خدا بر بندگانش و خليفه او بر خلقش مي‌باشد و فرزندانش امامان هدايتگر بعد از او مي‌باشند، خداوند به خاطر آن‌ها اهل زمين را عذاب نمي‌كند و به خاطر آنان آسمان را نگه مي‌دارد، كه جز به اذن او بر زمين خواهد افتاد، به سبب آن‌ها كوه‌ها بر جايشان استوارند و بر بندگان خدا باران مي‌بارد و گياهان از زمين مي‌رويند.
آنان اولياي خدا و خلفاي راستين من هستند، شماره ايشان همان تعداد ماه‌هاي سال است كه دوازده نفر مي‌باشند.
آنگاه رسول خدا(صلي الله عليه و آله) اين آيه را تلاوت كردند: « وَالسَّمَاء ذَاتِ الْبُرُوجِ »و فرمودند: اي ابن عباس! آيا چنين مي‌پنداري كه خداوند به آسمان داراي برج‌ها سوگند ياد كند و منظورش همان آسمان و برج‌هاي آن باشد؟ عرض كردم يا رسول الله! معناي آن چيست؟ فرمودند:اما آسمان من هستم، و اما برجها؛ امامان بعد از من هستند كه اولشان علي(عليه‌السلام) و آخرينشان مهدي(صلوات الله عليهم اجمعين) است».[70]
در آيه اول سوره فجر نيز خداوند تبارك و تعالي به وجود حضرت بقية الله قسم ياد مي‌كند و «والفجر» به حضرت مهدي(عليه‌السلام) تأويل شده[71] در ابتداي سوره عصر نيز خداوند به زمان ظهور حضرت مهدي(عليه‌السلام)سوگند ياد مي‌كند.[72]
از تمامي اين مطالب و آياتي كه خداوند به خود امام زمان(عليه‌السلام) يا به عصر ظهور ايشان قسم ياد مي‌كند به اين نكته پي مي‌بريم كه در حقانيت وجود حضرت مهدي(عليه‌ السلام) و ظهور ايشان هيچ ترديد و شكي نيست و حضرتش حقيقتي انكار ناپذير است.

• نيرومندترين عالميان

«قَالَ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ ؛ [لوط] گفت: اي كاش در برابر شما قدرتي داشتم يا تكيه‌گاه و پشتيبان محكمي در اختيارم بود.»[73]
از امام صادق(عليه‌السلام) نقل شده كه فرمودند: اينكه لوط به قومش گفت:[ لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ ] مقصودش جز اين نبود كه نيروي قائم(عليه‌السلام) را داشتم [زيرا نيروي حضرت آن چنان است كه هيچ كس ياراي جنگيدن و مقابله با او را ندارد] و ركن شديد ياران آن حضرت هستند كه هر يك از آن‌ها قوت چهل مرد را دارد و دلشان از كوه آهن محكم‌تر است…»[74]
درباره قدرت و نيروي حضرت مهدي(عليه‌السلام) از امام رضا(عليه‌السلام) نقل است كه فرمودند: هنگامي كه قائم(عليه‌السلام) ظهور كند جسمي قوي و نيرومند دارد به طوري كه اگر دست بر بزرگترين درخت زمين بزند آن را از جا مي‌كند واگر بين كوه‌ها فرياد بزند صخره‌هايش از جا كنده شود و فرو ريزد.[75]

• صراط مستقيم

«فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى ؛ پس به زودي خواهيد دانست كه [ما و شما] كداميك اهل راه مستقيم هستيم و چه كسي هدايت شده است.»[76]
امام موسي بن جعفر (عليه‌السلام) فرمودند: از پدرم درباره اين آيه: [فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى] سؤال كردم. پدرم فرمودند: راه مستقيم همان حضرت قائم(عليه‌السلام) است، و هدايت شده كسي است كه از او اطاعت كند.[77]
در آيات ديگري از قرآن[78] هم به اين مطلب اشاره گرديده كه منظور از هدايت شدن انسان‌ها همان اطاعتشان نسبت به چهارده معصوم (عليهم‌السلام) است و هدايت شده و رستگار كسي است كه مطيع محض پيامبر و خاندان او باشد. ناگفته نماند كه اطاعت از اين انوار مقدس همان اطاعت و پيروي از حضرت حق است: «من اطاعكم فقد اطاع الله»[79]

• تعهد انبياء به ولايت مهدي(عليه‌السلام)

«وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا ؛ و به راستي كه ما از پيش به آدم سفارشي كرديم پس او فراموش كرد و برايش عزم و تصميم پايداري نيافتيم.»[80]
از امام باقر(عليه‌السلام) درباره اين آيه چنين نقل شده كه فرمودند: خداوند از پيامبران پيمان گرفت و فرمود: آيا من پروردگارتان نيستم؟ گفتند: چرا، [سپس خداوند فرمود] اين محمد(صلي الله عليه و آله) رسول من و علي(عليه‌السلام) اميرالمؤمنين است و جانشينان پس از او واليان امر من و گنجينه‌هاي علم من هستند و مهدي(عليه‌السلام) كسي است كه به وسيله او دينم را ياري مي‌كنم و دولتم را به وسيله او آشكار مي‌سازم به او از دشمنانم انتقام مي‌گيرم و به وسيله او عبادت مي‌شوم. [سپس پيامبران] گفتند: پروردگارا [به اين مطالب] اقرار كرديم و شهادت داديم.
ولي آدم(عليه‌السلام) نه انكار كرد و نه اقرار نمود، پس منصب اولوالعزمي براي پنج تن از پيامبران به جهت حضرت مهدي(عليه‌السلام) [و اقرار به مقام ايشان] ثابت شد، و به آدم كه عزمي در اقرار نبود [اين مقام عطا نشد]. و اين است معناي قول خداوند تبارك و تعالي كه فرمود: «وَلَقَدْ عَهِدْنَا إِلَى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسِيَ وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْمًا »[81]

• دعايش مستجاب است

« أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ ؛ [آيا بتهايي كه معبود شما هستند بهترند] يا كسي كه دعاي مضطر را اجابت مي‌كند و گرفتاري را برطرف مي‌سازد و شما را خلفاي زمين قرار مي‌دهد.»[82]
از امام صادق(عليه‌السلام) در باره اين آيه شريفه روايت شده كه حضرت فرمودند: اين آيه درباره قائم آل محمد(صلي الله عليه و آله) نازل شده، به خدا سوگند اوست آن مضطري كه در مقام ابراهيم دو ركعت نماز مي‌گذارد و به سوي خداوند دعا مي‌كند، پس [خداوند] او را اجابت نمايد و ناراحتي [او] را برطرف سازد و او را خليفه [خود] در زمين قرار دهد و اين آيه قرآن از اموري است كه تأويلش بعد از تنزيلش خواهد بود.[83]

• اوج درخشندگي ولايت اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)

«وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ؛ سوگند به خورشيد و اوج درخشندگيش». [84]
امام صادق(عليه‌السلام) درباره اين آيه فرمودند: «شمس» ، اميرالمؤمنين (عليه‌السلام) است و «اوج درخشندگي خوشيد» قيام حضرت قائم(عليه‌السلام) است.[85]
نظر به اينكه در زمان اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) امامان ظلم و جور زمام امور را به دست گرفتند و بر مسند خلافت تكيه زدند و با سياهي خود قصد پوشاندن نور ولايت علوي را داشتند، در زمان ظهور حضرت ولي عصر(عليه‌السلام) حقانيت ولايت اميرالمؤمنين(عليه السلام) بر همگان ثابت خواهد شد و نور ولايت، زمين را روشن مي‌كند و مردم به مودّت و محبّت پيامبر (صلي الله عليه و آله) دينشان را مي‌شناسند و به سوي خدا هدايت مي‌شوند.

• ستاره‌اي درخشان در تاريكي

«فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ الْجَوَارِ الْكُنَّسِ ؛ سوگند به ستارگاني كه باز مي‌گردند، حركت مي‌كنند و از ديده‌ها پنهان مي‌شوند».[86]
امام باقر(عليه‌السلام) درباره اين آيه فرمودند: «خُنَّس؛ امامي است كه در سال دويست و شصت از مردم پنهان مي‌شود به طوري كه مردم از احوال او بي‌اطلاع مي‌مانند، سپس مانند ستاره‌اي تابناك در شب تار آشكار مي‌گردد».[87]
حضرت علي بن موسي الرضا(عليه‌السلام) نيز در توصيف و تعريف امام مي‌فرمايند: امام ستاره‌اي است راهنما در شدت تاريكي‌ها و رهگذر شهرها و كويرها و گرداب درياها.[88]
شايد مراد حضرت رضا(عليه‌السلام) اين باشد كه: چنانكه از قديم‌الايام مردم در بيابان‌ها و راه‌هاي طولاني به وسيله ستارگان آسمان راه را از بيراهه پيدا مي‌كردند در بيابان تاريك دنيا نيز امامان معصوم(عليهم‌السلام) چراغ پر فروغ هدايت بشر مي‌باشند و مردم به وسيله اين ذوات مقدس راه خدا را پيدا مي‌كنند و به سر منزل مقصود نائل مي‌شوند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 + 2 =