حضرت معصومه(س) در جمع بانوان محدّثه‌ حضرت فاطمه معصومه( علیها السلام ) در روز اول ذیقعده سال 173 (ه.ق) در مدینه منوره، دیده به جهان گشود چنان که در مستدرک سفینةالبحار مى‏خوانیم:«فاطمة المعصومة المولودة فى غرّة ذى القعده سنة 173؛ فاطمه معصومه که در روز اول ذیقعده 173 بدنیا آمده است.»

نویسنده: جواد حسینى‏

حضرت فاطمه معصومه( علیها السلام ) در روز اول ذیقعده سال 173 (ه.ق) در مدینه منوره، دیده به جهان گشود چنان که در مستدرک سفینةالبحار مى‏خوانیم:«فاطمة المعصومة المولودة فى غرّة ذى القعده سنة 173؛ فاطمه معصومه که در روز اول ذیقعده 173 بدنیا آمده است.»(2)
پدر بزرگوار آن حضرت، امام کاظم( علیه السلام ) و مادر گرامى‏اش نجمه خاتون مى‏باشد که بعد از تولد توسط حضرت رضا( علیه السلام ) به طاهره ملقب گردید.(3) در نتیجه فاطمه معصومه( علیها السلام ) با امام رضا( علیه السلام ) خواهر و برادر ابوینى هستند. فاطمه معصومه( علیها السلام ) در پى انتقال اجبارى امام هشتم به مرو، بعد از یک سال تحمّل دورى برادر بزرگوارش از مدینه منوره، عازم خراسان گردید که در مسیر سفر در 23 ربیع الاوّل سال 201 (ه.ق) وارد شهر قم شده و مورد استقبال عدّه زیادى از مردم مشتاق و شیفته اهل بیت( علیه السلام ) قرار گرفت، و بعد از هفده روز اقامت در منزل موسى بن خزرج، در سن 27 سالگى در سال 201(ه.ق) (به اتفاق مورّخان)(4) دیده از جهان فرو بست و در «باغ بابلان» محل فعلى مزار آن حضرت، دفن گردید.

جایگاه زن در فرهنگ دینى‏

در فرهنگ قرآنى بر خلاف تصوّر برخى مکتبها و افراد که فقط مردان را الگوى افراد و جامعه مى‏دانند، آنجا که مى‏خواهد اسوه‏ها و نمونه‏ها را معرّفى کند در کنار اسوه بودن حضرت ابراهیم( علیه السلام ) و حضرت رسول اکرم(ص) الگوها و نمونه‏هایى از زنان وارسته و همچنین زنان گمراه را به جامعه و مؤمنان معرّفى مى‏کند، قرآن علاوه بر فاطمه زهرا( علیها السلام ) و حضرت مریم( علیها السلام ) به عنوان الگو، همسر فرعون را نیز به عنوان زن نمونه معرّفى نموده است، زنى که در بدترین محیط و فاسدترین مکان، یعنى کاخ فرعون زندگى مى‏کرد، ولى با شکوه‏ترین ایمان و پایدارى و فداکارى را به نمایش گذاشت، قرآن درباره او مى‏فرماید:
«و خداوند براى مؤمنان به همسر فرعون مثل زده است در آن هنگام که گفت: پروردگارا! خانه‏اى براى من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایى بخش!»نکته در خور دقّت در آیه فوق این است که همسر فرعون همچون مریم( علیها السلام ) نه تنها الگو براى زنان است بلکه مثال و نمونه براى کل جامعه است.
این نشان مى‏دهد که اسلام براى زنان آن قدر ارزش قائل است که به او میدان داده تا در عرصه معنویات و پیشرفتهاى معنوى و اخلاق و فداکارى بتواند الگو و مثال براى مردان نیز باشد.
اسلام در تاریخ خود زنان نمونه در عرصه‏هاى مختلف فراوان داشته از جمله صحنه‏هاى علمى، و بخصوص صحنه‏هاى علوم دینى و نقل حدیث، آنچه در این بخش پى‏گیرى مى‏شود اسامى بانوانى است که در عرصه نقل حدیث و روایات در دوره‏هاى مختلف الگو و نمونه بوده‏اند.

زنان محدّثه در عصر رسالت‏

در عصر رسالت رسول اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) بانوان بى‏شمارى از خرمن علوم الهى خوشه چیدند و بعد از خود آنها را به عنوان یادگار براى نسلهاى بعدى نقل نمودند، از جمله این افراد که مى‏توان نام برد:
1- اسماء بنت عمیس که روایات مختلفى از جمله روایاتى درباره فاطمه زهرا( علیها السلام ) از او نقل شده است. 2- اسماء بنت یزید الانصاریه. 3- ام‏اسلم صاحبة الحصادة. 4- امّ‏انس بن مالک. 5 – امّ‏حرام بنت ملحان. 6- امّ‏الحصین. 7- ام‏حکم بن الزبیر. 8 – ام‏حمید الانصاریّه. 9- ام‏حارجه. 10 – ام‏الورداء. 11- ام‏رعلة القشیریة. 12-ام‏سلیط. 13- ام‏سنان الاسلمیّه. 14- ام‏شریک 15- ام‏عطیّة الدوسیّه. 16- ام‏عطیّة الانصاریه. 17- ام‏عطیه الخافضه. 18- ام‏غنم صاحبة الحصاة. 19- ام‏قیس بنت محصن الاسدیّه. 20- ام‏کلثوم بنت عقبه. 21- ام‏بشرالانصاریّه. 22- ام‏هشام الانصاریّه. 23- برکة بنت ثعلبه (امّ‏ایمن). 24- خرامة بنت وهب. 25- خولة بنت عامر. 26- خولة بنت حکیم السلیمة. 27- الربیع بنت معوّذ. 28- زینب (مرأة ابن مسعود). 29- زینب بنت ابى سلمة. 30- زینب العطارة الحولاء. 31- سبیعة بنت الحارث الاسلمیّه. 32- سلمى (مولاة الرسول(ص)). 33- سودة بنت زمعة. 34- صفیّة بنت شیبه. 35- ضباغة بنت الزبیر بن عبدالمطلب. 36- فاخته بنت ابى طالب. 37- فاطمه بنت اسد(مادر امیرمؤمنان على( علیه السلام ). 38- فاطمة الزهرا( علیها السلام ). 39- لبابة بنت الحارث. 40- لیلى الغفّاریّه. 41- میمونة بنت الحارث. 42- نسیبه بنت کعب. 43- نسیبه بنت الحارث الانصاریّه. 44- ام‏سلمه (هند بنت ابى امیّه). ام‏المؤمنین همسر گرامى پیامبر اکرم(ص) که از جمله روایات مربوط به شهادت امام حسین( علیه السلام ) و شأن نزول آیه تطهیر و…را نقل نموده است. 45- هند بنت اثاثه. 46- عائشه دختر ابوبکر نیز از راویان زن مى ‏باشد و….(5)

بانوانى که از امیرمؤمنان على( علیه السلام ) نقل حدیث نموده‏اند.

در عصر علوى نیز جمعى از زنان از مکتب در س آن حضرت دانش فرا گرفته‏اند، و اندوخته‏هاى خویش را در قالب روایات نقل نموده از جمله به این افراد مى‏توان اشاره کرد:
1- ام الحسن النخعیّه. 2- ام حکیم دختر عمروبن سفیان الخولیه 3- ام خداش. 4- ام عبداللّه بن جعفر. 5 – ام موسى 6- حبابة الوالبیه 7- حلبة کنیز شیبان. 8 – زبراء کنیز امام على( علیه السلام ). 9- عمرة دختر طبیح. 10- فاطمه الزهرا( علیها السلام ). 11- نضرة الازدیه. 12- ام سلمه (هند دختر ابى امیه) ام المؤمنین. 13- فضه خادمه، کنیز حضرت زهرا( علیها السلام ).(6)

بانوانى که از فاطمه زهرا( علیها السلام ) حدیث نقل کرده‏ اند:

حضرت زهرا( علیها السلام ) با این که عمر کوتاهى داشت هم خود روایات قابل توجهى نقل نموده است که در کتابهایى همچون فرهنگ سخنان فاطمه زهرا( علیها السلام )، محمد دشتى، گردآورى شده است و هم بانوانى از علوم او بهره برده‏اند، روایاتى از او نقل نموده‏اند، مانند:
1- اسماء بنت عمیس 2- زینب کبرا دختر على( علیه السلام ) و زهرا( علیها السلام ) 3- سلمى کنیز رسول خدا(ص) 4- فضه نوبیّه (خادمه) 5 – ام‏سلمه ام‏المؤمنین، همسر رسول اکرم(ص) 6- ام‏کلثوم دختر حضرت على( علیه السلام ) 7- زینب دختر ابى رافع(7)

بانوان محدّثه از امام حسن( علیه السلام )

از حضرت امام حسن مجتبى( علیه السلام ) نیز جمعى از بانوان حدیث نقل کرده‏اند از جمله:
1- حبابة الوالبیه 2- فاطمه دختر حبابة الوالبیه 3- فاطمه دختر امام على( علیه السلام ) 4- زینب دختر على( علیه السلام ) (خواهر امام حسن) 5- نضرة العدویه(8)

بانوانى که از امام حسین( علیه السلام ) حدیث نقل کرده‏ اند:

1- حباة الوالبیّه 2- فاطمه دختر حبابة الوالبیه 3- زینب خواهر امام حسین( علیه السلام ) که در وقایع کربلا سخنانى از امام حسین( علیه السلام ) نقل نموده 4- سکینه دختر امام حسین( علیه السلام ) 5- فاطمه کبرى دختر امام حسین( علیه السلام ).

بانوان محدّثه در عصر امام سجاد( علیه السلام )

در عصر امام سجاد( علیه السلام ) بر اثر اختناق فراوان زنان کمترى جرأت نقل حدیث پیدا کرده‏اند که چند نفر را مى‏توان نام برد.
1- ام البراء 2- حبابة الوالبیه 3- فاطمه کبرى دختر امام حسین( علیه السلام ) 4- زینب دختر على( علیه السلام ).

بانوانى که از امام باقر( علیه السلام ) حدیث نقل کرده ‏اند:

عمربن عبدالعزیز در دوران امام باقر( علیه السلام ) اجازه نشر و نقل حدیث را صادر کرد، حضرت باقر( علیه السلام ) از فرصت استفاده وافر برده و شاگردان فراوانى را تربیت نمود، که در بین آنها از این زنان مى‏توان نام برد.
1- ام هانى 2- حبابة الوالبیّه 3- خدیجه دختر عمربن امام زین العابدین( علیه السلام ) 4- خدیجه دختر امام باقر( علیه السلام ).(9)

بانوان محدّثه در عصر حضرت صادق( علیه السلام )

انقلاب فرهنگى شیعه که در زمان حضرت باقر( علیه السلام ) شروع شد و در زمان امام بحق ناطق حضرت صادق( علیه السلام ) به اوج خود رسید، و حضرت شاگردان بى‏شمارى که عدد آن تا چهار هزار نفر احصا کرده‏اند تربیت کرد، در بین این شاگردان کسانى بودند که بیش از سى هزار حدیث نقل کرده‏اند همچون محمد بن مسلم و زراره…در این فرصت بانوان شیعه نیز بهره بردارى کردند و بعد از عصر رسالت بیشترین زنان محدّثه را در این دوران مى‏توان مشاهده کرد که به این افراد مى‏توان اشاره کرد:
1- ام اسحاق دختر سلیمان 2- ام الاسود الشیبانیه 3- ام البداء 4- ام بکر 5- ام الحسن( علیه السلام ) دختر عبداللّه بن امام باقر( علیه السلام ) 6- ام‏الخیر 7- ام الخیر دختر امام باقر( علیه السلام ) 8 – ام‏سعید احمسیه 9- ام سلمه (ام محمد بن مهاجر) 10- ام‏سلمة دختر حضرت باقر( علیه السلام ) 11- ام عیسى دختر عبداللّه 12- ام‏فروه مادر امام صادق( علیه السلام ) 13- ام الحسن الصیقل 14- جویزه (همسر عیسى بن موسى الهاشمى) 15- حبابة الوالبیه 16- جویزة بنت الحارث 17- حمادة دختر حسن (خواهر ابى عبیدة الحدّاء) 18- رباب (همسر داود بن کثیر رقى که خود از روات است) 19- عمرة دختر فضیل 20- سالمة کنیز امام صادق( علیه السلام ) 21- سریه (جدّه ابى طاهر احمد بن عیسى که خود از روات مى‏باشد) 22- سعیده کنیز امام صادق( علیه السلام ) 23- سعیده (خواهر محمد بن ابى عمیر) 24- عمّه الحسن بن مسلم 25- عمّه محمد بن زیاد 26- عمّه محمد بن مارد 27- فاطمه دختر امام صادق( علیه السلام ) 28- فاطمه دختر عبداللّه بن ابراهیم 29- کلثوم دختر یوسف 30- مغیرة کنیز امام صادق( علیه السلام ) 31- منة (خواهر محمد ابن عمیر، که از روات معروف وثقه مى‏باشد و بنابر قول جمعى از علما مرسلات او مثل مسندات است) 32- ام‏الخیر هرنیه البادقیه(10)

بانوان محدّثه در عصر امام کاظم( علیه السلام )

اختناق و سخت‏گیرى در دوران امام موسى کاظم( علیه السلام ) دوباره به اوج خود رسید، لذا مى‏بینیم بانوان محدّثه در این دوران آمار کمترى دارد، و در بین پنج نفر سه نفر از دختران آن حضرت هستند به این ترتیب:
1- ام احمد دختر امام موسى کاظم( علیه السلام ) 2- ام الحسین دختر امام کاظم( علیه السلام ) 3- حبابة الوالبیه 4- سعیده 5 – فاطمه کبرى دختر امام کاظم(حضرت معصومه( علیها السلام ))(11)

بانوانى که از امام هشتم روایت کرده ‏اند:

تعداد زنانى که از مکتب رضوى دانش آموخته‏اند و در قالب روایات آن را به یادگار گذاشته‏اند به هشت نفر مى‏رسد:
1- حکیمه دختر حضرت امام کاظم( علیه السلام ) 2- فاطمه بنت امام رضا( علیه السلام ) 3- کلثوم بنت سلیم 4- السیّدة خیزران 5 – سعیده 6- عذر(عذراء) 7- فاطمه بنت الامام الکاظم 8 – السیدة نجمه مادر امام هشتم( علیه السلام )(12)

بانوان محدّثه در دوران امام جواد( علیه السلام )

از محضر مبارک حضرت جواد الائمه( علیه السلام ) نیز جمعى از بانوان بهره برده‏اند از جمله به این افراد مى‏توان اشاره کرد:
1- زهراء امّ احمد بنت الحسین 2- زینب دختر محمد 3-حکیمه بنت امام موسى بن جعفر( علیه السلام ) 4- حکیمه بنت امام رضا( علیه السلام ) 5 – حکیمه بنت امام جواد( علیه السلام )(13)

بانوانى راوى در عصر امام هادى( علیه السلام )

در دوران حضرت هادى( علیه السلام ) اختناق به اوج خود رسید و حضرت در سامرّا کاملاً تحت نظر قرار گرفت لذا کمتر شیعیان از حضور او بهره بردند، به همان نسبت بانوان محدّثه نیز به پایین‏ترین حدّ خود رسیده است تا آنجا که بیش از سه نفر از بانوان از آن حضرت حدیث نقل نکرده‏اند:
1- ام کلثوم الکرخیة 2- ام محمّد کنیز امام رضا( علیه السلام ) 3- فاطمه دختر محمد بن هیثم(14)

دوران حضرت عسکرى( علیه السلام )

در عصر حضرت عسکرى( علیه السلام ) به شدّت سختگیرى و مراقبت از آن حضرت و تماسهاى او ادامه یافت، مخصوصاً با توجّه به اینکه متوجّه شده بودند که مهدى( علیه السلام ) از نسل اوست، سختگیرى‏ها شدید شده بود، به این جهت تنها زنى که از آن حضرت روایت نقل کرده است حکیمه خاتون دختر امام جواد( علیه السلام ) و خواهر حضرت عسکرى( علیه السلام ) و عمّه امام زمان(عج) است. همان بانویى که جریان تولّد حضرت مهدى( علیه السلام ) را به صورت گزارش لحظه به لحظه از زبان حضرت عسکرى( علیه السلام ) و مشاهدات خود نقل نموده است.
از آنچه بیان شد بدست آمد که حضرت معصومه( علیها السلام ) یکى از بانوانى است که از محضر پدر بزرگوارش بهره‏هاى فراوان برده و همین طور از برادر بزرگوارش حضرت رضا( علیه السلام ) استفاده برده، و به صورت‏هاى مختلف از علوم بدست آورده براى هدایت جامعه بهره بردارى نموده است.
گاه در نبود پدر به پرسش شیعیان جواب مى‏داد، و آنچنان آنها را قانع مى‏نمود که مدال بلند «فداها ابوها؛پدرش فدایش باد»را از پدرش دریافت نمود. (15)
و گاه به صورت نقل حدیث آن علوم را از خود به یادگار گذاشته است، چرا که او به خوبى از پیامبر اسلام آموخته بود که فرمود: «من تعلّم حدیثنى اثنین ینفع بهما نفسه او یعلّمها غیره فینتفع بهما کان خیراً له من عبادة ستین سنةً؛(16) کسى که دو روایت بیاموزد و خود از آن بهره برد و یا به دیگرى بیاموزد، تا او سود برد، برایش از عبادت شصت سال بهتر خواهد بود.» لذا هم خود احادیث فراوان را از پدر و برادر بزرگوارش فرا گرفت و هم با همه اختناق و سختگیریها روایاتى را براى مردم نقل نموده است.
از حضرت معصومه( علیها السلام ) آن بانوى علم و کرامت مجموعاً پنج حدیث در منابع حدیثى به یادگار مانده است، جالب این است که چهار حدیث آن بر محور امامت و ولایت دور مى‏زند، آرى حضرت معصومه( علیها السلام ) زمان را به خوبى شناخته، در دورانى که پدرش با بدترین شکنجه‏ها در کنج زندان جان مى‏سپارد، و او را بر تخته پاره بر دوش چهار حمّال قرار مى‏دهند و فریاد مى‏کشند «هذا امام الرّفضة؛ این امام شیعیان است» و همین طور برادر بزرگوارش براى مراقبت و مواظبت بیشتر به بهانه ولایت عهدى به خراسان فرا خوانده مى‏شود. در چنین دورانى حضرت با احادیث ریشه دار و محکم پایه‏هاى امامت شیعه را تقویت و بازسازى مى‏کند یک جا به بیان حدیث منزلت مى‏پردازد که سنّى و شیعه آن را نقل نموده‏اند، و بزرگترین سندى است بر امامت امیرمؤمنان على( علیه السلام ) آنجا که فرمود: «انسیتم قول رسول اللّه…انت منّى بمنزلة هارون من موسى؛(17) آیا سخن رسول خدا(ص) که فرمود: جایگاه تو (اى على) نسبت به من مانند (جایگاه) هارون (در برابر) موسى است فراموش کردید.»
یعنى همچنان که هارون وصى و جانشین موسى بود، حضرت امیرمؤمنان ( علیه السلام ) نیز وصىّ پیامبر است، و بعد از او حسن و حسین( علیه السلام ) تا مى‏رسد به موسى بن جعفر( علیه السلام ) پس گفتن «امام الرفضه» توهین است، بلکه باید گفت امام کاظم( علیه السلام ) وصىّ و جانشین پیغمبر است، و حضرت رضا( علیه السلام ) نیز چنین است، لذا دادن ولایت عهدى از طرف مأمون بى معنى است بلکه امام هشتم خود صاحب امامت و ولایت و جانشینى پیامبر است. همان سخنى را که خود حضرت رضا( علیه السلام ) به مأمون فرمود: اگر خلافت و امامت حق تو است حق واگذارى آن را ندارى، و اگر حق دیگران است (که در حقیقت چنین است و حق ماست) تو چرا خود را خلیفه خوانده و ولى عهد انتخاب مى‏کنى.
حضرت معصومه با این حدیث فهماند که امامت امامان شیعه به عنوان وصایت و جانشینى نبى(ص) است نه به عنوان ولایت عهدى از طرف امثال مأمون.
در جاى دیگر به بیان حدیث متواتر و قطعى غدیر که امامت همه امامان شیعه در آن مطرح شده است پرداخت. چرا که پیامبر اکرم(ص) در ضمن خطبه غدیریّه فرمود: «سپس بعد از من على ولى شما و امام به فرمان خداست. سپس امامت در نسل من از فرزندان على( علیه السلام ) تا روزى که خدا و رسولش را ملاقات مى‏کنید مى‏باشد.»(18) آنجا که حضرت معصومه( علیها السلام ) از زبان خانم فاطمه زهرا( علیها السلام ) نقل نموده است که فرمود: «انسیتم قول رسول اللّه یوم غدیر خمّ من کنت مولاه فعلىٌ مولاه؛(19) آیا سخن رسول خدا در روز غدیر را فراموش کردید که فرمود: هر که من مولاى اویم على مولاى اوست.»
در بخشى از حدیث طولانى دیگر فرمود:که پیامبر در شب معراج روى پرده‏اى این جمله را دید: «خدایى جز خداى یگانه نیست، محمد رسول خداست، على ولىّ و صاحب اختیار مردم است.» و در ادامه این حدیث آمده که «محمّد رسول اللّه علىّ وصىٌّ المصطفى؛ محمد رسول خدا است و على وصىّ مصطفى است.»
و در قسمت دیگرى از این حدیث مى‏خوانیم: «که رسول خدا(ص) پرسید این کاخ از کیست؟» جبرئیل گفت: یا محمّد لابن عمّک و وصیّک على بن ابى طالب؛ اى محمّد! این خانه پسرعمو و جانشین تو على بن ابى طالب است.»(20)
این که حضرت معصومه( علیها السلام ) از بین آن همه مسائلى که در شب معراج به وقوع پیوسته احادیثى را انتخاب نموده که مربوط به اثبات امامت على( علیه السلام ) به عنوان پایه‏گذار امامت شیعه است. نشان از آگاهى عمیق و ژرف آن بانو نسبت به اوضاع زمانه است.
و براى تقویت ریشه‏ هاى امامت و ولایت در درون دلهاى مسلمانان بخصوص شیعیان آثار گرانقدر محبّت اهل بیت را بیان نموده، آنجا که با سندش از طریق مادرش فاطمه زهرا( علیها السلام ) نقل نموده که فرمود: «من مات على حبّ آل محمّدٍ مات شهیداً؛(21) همانا هرکس با محبّت آل محمّد(صلی الله علیه و آله و سلم) بمیرد شهید مرده است.»
این حدیث فقط از زبان حضرت معصومه( علیها السلام ) در منابع شیعه نیامده است بلکه اهل سنت نیز این حدیث را با تفصیل بیشتر نقل نموده‏اند از جمله فخر رازى، زمخشرى، و قرطبى، از پیامبر اسلام(ص) نقل نموده که آن حضرت فرمود: «هر کس با محبّت آل محمّد بمیرد، شهید از دنیا رفته است، آگاه باشید! هر کس با محبّت آل محمد از دنیا رود، بخشوده شده از دنیا رفته است، آگاه باشید! هر کس با محبت آل محمد(ص) از دنیا رود، با توبه از دنیا رفته است، آگاه باشید! هر کس با محبت آل محمد(ص) از دنیا برود، فرشته مرگ او را بشارت به بهشت مى‏دهد و سپس نکیر و منکر به او بشارت دهند. آگاه باشید! هر کس با محبّت آل محمّد(ص) از دنیا رود، در قبر او دو در به سوى بهشت گشوده مى‏شود، آگاه باشید! هر کس با محبّت آل محمّد از دنیا رود، خداوند قبر او را زیارتگاه فرشتگان قرار مى‏دهد، آگاه باشید! هر کس با محبّت آل محمّد(ص) از دنیا رود، بر سنّت و جماعت از دنیا رفته، و آگاه باشید! هر کس با عداوت آل محمّد(ص) از دنیا برود روز قیامت در حالى وارد عرصه محشر مى‏شود که در پیشانى او نوشته شده «مأیوس از رحمت خداوند» آگاه باشید! هر کس با بغض آل محمّد(ص) از دنیا برود، کافر از دنیا رفته است، آگاه باشید! کسى که با بغض آل محمّد(ص) بمیرد بوى بهشت به مشام او نمى‏رسد.»(22)
در بخش دیگرى از حدیث شب معراج پیش گفته مى‏خوانیم که «در روز قیامت همه مردم پا برهنه و عریان محشور مى‏شوند، جز شیعیان على( علیه السلام ) و همه مردم با نام مادرشان صدا مى‏شوند جز شیعیان على ( علیه السلام ) که با نام پدرانشان خوانده مى‏شوند.» پیامبر اسلام (ص) درباره راز این مسئله از جبرئیل پرسید، او پاسخ داد: «لانّهم احبّوا علیّاً فطاب مولدهم؛ چون على( علیه السلام ) را دوست داشتند ولادتشان پاک (و حلال) گردید.»(23)
و در حدیث چهارم طهارت و عصمت امام حسین( علیه السلام ) را بیان نموده؛(24)و در حدیث پنجم مرکزیت یافتن قم را براى شیعیان پیشگویى نموده است.(25)

اختران شهر قم‏

در بخش پایانى خالى از لطف نیست که به اسامى بانوانى اشاره کنیم که در حرم حضرت معصومه( علیها السلام ) و در کنار آن بانو، و یا در شهر قم مدفون مى‏باشند. زیرا بسیارى از مردم و زائران قم از این مسئله بى اطلاع و یا کم اطلاعند.

الف: مخدّرات مدفون در حرم‏

در داخل حرم مطهر حضرت معصومه( علیها السلام ) و در زیر گنبد آن بانو، پنج تن از مخدّرات دیگر آرمیده‏اند که اسامى آنها به این شرح است:
1- میمونه دختر موسى مبرقع، نوه امام جواد( علیه السلام ) 2- زینب دختر امام جواد( علیه السلام ) 3- امّ محمّد 4- ام اسحاق جاریه محمد فرزند موسى مبرقع 5 – ام حبیب جاریه ابوعلى نوه امام رضا( علیه السلام ) 6- ام قاسم، دختر على کوکبى.
لذا در قرن سوّم دو قبر به جاى گنبد فعلى بوده، یکى بر فراز قبر حضرت معصومه، و دیگرى بر فراز قبر پنج تن از مخدّرات پیش گفته.(26)

ب: بانوانى که بیرون از حرم مدفون هستند

به غیر از بانوان پیش گفته مخدّراتى نیز در گوشه و کنار قم دفن مى‏باشند که اسامى برخى از آنها به این شرح است:
1- زینب دختر موسى مبرقع، فرزند موسى بن جعفر( علیه السلام )
2- فاطمه دختر با واسطه امام جواد( علیه السلام ) 3- بریهه از دختران با واسطه موسى بن مبرقع فرزند موسى بن جعفر( علیه السلام ) 4- ام سلمه از دختران با واسطه امام جواد( علیه السلام ) 5 – ام کلثوم، از دختران با واسطه امام جواد( علیه السلام ) این پنج نفر در چهل اختران واقع در خیابان آذر (طالقانى) مدفون مى‏باشند. 6 – صفورا در خاکفرج 7- قبر امّ محمد دختر موسى بن جعفر( علیه السلام ) 8 – میمونه دختر موسى بن جعفر( علیه السلام ) و…

پى ‏نوشت‏ها: 

1. شعر از حسان چایچیان.
2. شیخ على نمازى، مستدرک سفینة البحار، ج 8، ص 257، ماده «فطم».
3. مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 367؛ عماد زاده، زندگانى حضرت موسى بن جعفر، ج 2، ص 375.
4. حسن بن محمد بن حسن قمى، تاریخ قم، ص 213 و سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج 8، ص 290 و شیخ ذبیح اللّه محلّاتى، ریاحین الشریعه، ج 5، ص 32.
5. ر.ک زنان دانشمند و راوى حدیث، احمد صادقى اردستانى، دفتر تبلیغات، ص 28 – 238 و ر ک بارگاه فاطمه معصومه، تجلیگاه فاطمه زهرا( علیها السلام )، سید جعفر میرعظیمى، دفتر تبلیغات اسلامى، اول، 1383، ص 35 – 37 و اعلام النساء المؤمنات، ص 660.
6. بارگاه فاطمه معصومه…، همان، ص 36 – 38؛ زنان دانشمند، همان، ص 242 – 254.
7. میرعظیمى، همان، ص 38؛ زنان دانشمند، ص 255 – 268.
8. همان، ص 269 – 273.
9. میرعظیمى، همان، ص 38 – 39؛ زنان دانشمند، ص 276 – 289.
10. زنان دانشمند، همان، ص 288 – 342 و سید جعفر میر عظیمى همان، ص 40 – 41 اعلام النساء المؤمنات، ص 630.
11. زنان دانشمند، ص 343 – 355 و اعلام النساء المؤمنات، ص 570 – 579.
12. بارگاه فاطمه…، ص 42؛ زنان دانشمندان، ص 357 – 364.
13. همان، به ترتیب، ص 43، ص 365 – 368.
14. میر عظیمى، همان، ص 43، زنان دانشمند، ص 367- 370.
15. اعلام النساء، ص 692؛ تاریخ اهل بیت، ص 82، کریمه اهل بیت، على اکبر مهدى پور، ص 171.
16. متقى هندى، کنزالعمال، مؤسسة الرسالة، ج 10، حدیث 28849.
17. الغدیر، ج 1، ص 197، انس المطالب، فى مناقب على بن ابى طالب،ص 49؛ بحارالانوار ج 36، ص 353، عوالم، ج 21، ص 354، ح 3.
18. بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، ج 37، ص 207 – 208؛عوالم، شیخ عبداللّه بحرانى، ج 15، ص 375.
19. همانها، الغدیر، ج 1، ص 197 ؛ اعلام النساء المؤمنات، ص 578.
20. بحارالانوار، ج 68، ص 77؛ عوالم، ج 21، ص 325؛ ینابیع المودة، ص 257.
21. آثار الحجة، ج 1، ص 8 – 9؛ عوالم، ج 21، ص 354.
22. الکشاف، زمخشرى، بیروت، ج 4، ص 220 – 221؛ تفسیر فخر رازى، ج 27، ص 165 – 166؛ تفسیر قرطبى، ج 8، ص 5843.
23. بحار، ج 68، ص 77.
24. بحارالانوار، ج 43، ص 243، امالى شیخ طوسى، ص 82، اعلام النساء المؤمنات، ص 579.
25. فروغى از کوثر، ص 49.
26. تاریخ قم، ص 214، بحارالانوار، ج 60، ص 220؛ بارگاه حضرت معصومه، ص 66.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

10 + = 16