تشرف ثروتمند مازندرانى

 جمعى از اهالى مازندران و بعضى از علماى تهران فرمودند: در زمـان عـالـم ربـانـى , حـاج ملا محمد اشرفى مازندرانى (ره), يكى از ثروتمندان آن سامان كه صـاحب زمين و املاك بسيارى بود, به بلا و مصيبتهايى مبتلا شد, به طورى كه همه ثروتش را از دسـت داد و امـرار مـعـاش او مـنـحصر به غله […]

تشرف حاج سيد حسين حائرى

 حـاج سيد حسين حائرى , ساكن ارض اقدس مشهد الرضا (علیه السلام), در اوايل ماه ذى القعدة الحرام سال 1364, فرمود: حـدود سـال 1304 هـجرى , در ايام دهه محرم سيدى غريب كه او را نمى شناختم به منزل من در كـرمـانـشاه وارد شد.

امام جواد(علیه السلام) و نماز

 امين الاسلام طبرسي در كتاب إعلام الوري بأعلام الهدي در باب فضايل و مناقب حضرت جواد عليه السّلام‌ آورده است كه: مأمون همواره به حضرت جواد عليه السّلام احترام مي كرد و از وي تكريم و تعظيم مي نمود، و به فرزندان و خاندانش ترجيح مي داد، پس از چندي، حضرت جواد به اتّفاق ام […]

شما دو نفر از خدا معذرت بخواهيد!

 حكيمي همراه با بعضي از دوستانش كه در بين آنها افراد ثروتمند و مسئول نيز بودند، از مسيري مي گذشت. آنها پيرمرد فقير و بيماري را ديدند كه قدرت كاركردن نداشت و در گوشه اي نشسته بود و از رهگذران طلب كمك مي كرد. حكيم به پيرمرد نزديك شد به او سلام كرد و مقداري پول […]

آسايش دنيا و يا سعادت آخرت

ابوبصير آن راوي حديث و از اصحاب صادقَيْن عليهماالسلام ، نابينا شده بود؛ روزي محضر مبارك مولايش امام محمّد باقر عليه السلام وارد شد و اظهار داشت : ياابن رسول اللّه ! آيا شما وارثان و جانشنان پيامبر خدا هستيد؟ حضرت در پاسخ فرمود: بلي . سؤ ال كرد: آيا پيامبر خدا صلي الله عليه […]

دعاي امام سجاد(علیه السلام) و عاقبت حرمله

منهال بن عمرو گويد: از كوفه بسفر حج رفتم و خدمت امام سجاد عليه السلام رسيدم . آن جناب از من پرسيد از حرملة بن كاهل (قاتل شش ماهه علي اصغر بود) چه خبر داري ؟ عرضكردم در كوفه زنده است ؛ حضرت دست به نفرين او برداشت و از خدا خواست حرارت آتش و […]

گريه بر حسين(ع) هر شب و صبح

حضرت آيت الله سيد حسن ابطحي فرمود: «يكي از دوستان من فرمود: من از يكي از اولياي خدا شنيده بودم كه هركس هر صبح و شام بر مصايب حضرت سيدالشهداء ـ عليه السّلام ـ گريه كند و اين عمل را تا يك سال ادامه دهد، به محضر مبارك حضرت بقية الله روحي فداه مشرف مي‌شود. […]

آقايى خود را به او هديه دادم‏

امام حسن مجتبى ‏عليه ‏السلام ، شبيه‏ترين فرد به جدش بود؛ همانند او خوش خلق و خوش سيما بود و بزرگى و آقايى را از او به ارث برده بود. هنگامى كه از او سخن به ميان مى‏آمد، اصحاب مى‏گفتند: اگر مى‏خواهيد به شبيه پيامبر نظاره كنيد، به امام حسن‏ عليه ‏السلام نگاه كنيد.1 در […]

تفريح و گفتگوهاى دلنشين حضرت زهرا و اميرالمؤمنين

روى ان الامام على بن ابى‏طالب عليه‏السلام كان ذات يوم هو و زوجته فاطمة عليهاالسلام يأكلان تمراً فى الصحراء، إذ تداعبا بينهما بالكلام، فقال على عليه‏السلام: يا فاطمة إن النبى صلى اللَّه عليه و آله يحبني أكثر منك. فقالت: واعجبا منك! يحبك اكثر منى و أنا ثمره فؤاده و عضو من اعضائه و غصن من […]

داستان هایی از زندگی حضرت فاطمه(سلام الله علیها)

حفاظت از نگاه مردی نابینا پس از اجازه گرفتن، وارد منزل علی(علیه السّلام) شد. پیامبر که مشاهده فرمود حضرت زهرا(سلام الله علیها) برخاست ، فرمود: دخترم! این مرد نابیناست.پاسخ داد: پدر! اگر او مرا نمی بیند، من او را می نگرم. اگر چه او نمی بیند، اما بوی زن را استشمام می کند. رسول خدا(صلّی […]

ماجرای شوخی حضرت زهرا و حضرت علی (علیهم السلام)

سلمان فارسی حکایت نماید: روزی حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه علیها بر پدرش، رسول خدا صلی اللّه علیه و آله وارد شد. وقتی رسول خدا چشمش بر چهره فاطمه افتاد، او را گریان و غمگین دید، به همین جهت علّت را جویا شد؟

گردن بند با بركت

روزى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) در مسجد نشسته بود و اصحاب به دورش حلقه زده بودند.پير مردى با لباسهاى ژوليده و حالتى رقّت بار از راه رسيد، ضعف و پيرى توان را از او ربوده بود، پيامبر به سويش رفت و جوياى حالش شد.

فرستادن غذا از طرف خداوند براى حضرت زهرا علیه السلام

حضرت فاطمه عليه االسلام در پيشگاه خدا آن چنان معزز بود كه بارها مورد عنايت خاص آسمانى قرار گرفته و موائد گوناگون از سـوى پـروردگار عالم نازل مى ‏شد كه اينك به برخى از آنها اشاره مى ‏كنيم : پيامبر عالى قدر اسلام به شدت گرسنه بود و ضعف و ناتوانى وى را از پاى درآورده […]

داستان ازدواج ام البنین با امام علی(ع) از زبان همسر حضرت عباس

در می‌زنیم و پس از چند لحظه، در گشوده می‌شود. قامت رعنا و چهره معصوم و مهربان مادر همسرم، در چارچوب در ظاهر می‌شود با همان لبخند محجوب و آرامش‌بخش همیشگی.

پوشش از نابینا

آورده اند كه نابینایی مادرزاد بود در زمان حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم ، نام وی عبدالله ام مكتوم .